منو
 صفحه های تصادفی
ذرات ایزوالکترونیک
تیره پارناسیاسه
محمد بن حنفیه
معاویه بن یزید بن معاویه بن ابوسفیان
تفاوت پیامبران ، نوابغ و مصلحان
گرایش اندیشمندان به دین
سیمای جهنمیان در قرآن
تعادل یونی در سیستم ناهمگن
فرق انقلاب با کودتا
رشته حسابداری مالیاتی
 کاربر Online
736 کاربر online

لشکرکشی شاه عباس به بین النهرین و فتح بغداد

تازه کردن چاپ
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > دوره های تاریخی
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > تاریخ اسلام
(cached)




لشكركشى شاه عباس به بين النهرين و فتح بغداد

«1031 - 1034 ق / 1622 - 1624 م»

در 1031 ق / 1622 م، هنگامى‏كه شاه عباس براى فتح قندهار به هرات رفته بود، خبر رسيد كه در قسطنطنيه، سران سپاه ينى چرى با سلطان عثمان خان دوم از در مخالفت درآمده، او را از سلطنت خلع کرده و كشته‏اند. دليل اين مخالفت و سركشى سپاه ينى چرى، اصرار سلطان عثمانى براى ارسال آنها به جنگ با ايران بود. چون دولت عثمانى به تازگى از جنگ لهستان فارغ شده بود، موقع را براى حمله به ايران مغتنم مى‏دانست و وزير اعظم دربار ب نام دلاور پاشا هم در تحريك سلطان براى زير پا گذاشتن معاهده صلح بى تأثير نبود. اما سپاهيان ينى چرى، كه معمولا" در يك سال به دو لشكركشى و جنگ تن نمى‏دادند، با وى از در مخالفت درآمده، از سلطان خواستند كه حمله به خاك ايران را به سال ديگر موكول سازد؛ چون سلطان و وزير اين درخواست را نپذيرفتند و با سران ينى چرى زبان به تهديد گشودند، آنها نيز سر به شورش برداشتند و با گروهى از سربازان خود به كاخ شاهى ريخته، وزير اعظم و چند تن از سران مخالف را از پاى درآوردند. پس از آن به خانه سلطان مصطفى خان اول، سلطان مخلوع - عموى سلطان عثمان خان - رفتند و او را بار ديگر به سلطنت برداشتند.

سلطان عثمان خان از بيم سران ينى چرى، ناگزير به خانه رئيس و فرمانرواى ايشان ينى چرى آقاسى پناهنده شد و از آنچه گذشته بود اظهار پشيمانى كرد. ينى چرى آقاسى هم در صدد برآمد كه سلطان عثمان خان را با مقام سلطنت به كاخ شاهى برد، اما شورشيان از بيم انتقام جويى سلطان، با اين كار مخالفت كرده، سلطان عثمانى و فرمانده خود را به قتل آوردند.

جلوس مصطفي خان به سلطنت عثماني

با جلوس مصطفى خان به سلطنت، سران شورشى ينى چرى صاحب اختيار مطلق شدند، اما چون سلطان تازه، كم هوش و عقب مانده فكرى بود، امور سلطنت را مادر او با مشورت و صوابديد سرداران سپاه و سران دولت اداره مى‏كرد. در همان ايام، نامه دوستانه‏اى براى شاه عباس به شهر هرات فرستاده شد و پادشاه ايران در جريان اوضاع آشفته دربار عثمانى و تغيير سلطان قرار گرفت. بر اثر تغيير سلطنت و اختلافهايى كه بين سران ينى چرى و فرمانداران دولت عثمانى بروز كرد، برخى از حكام و سرداران سپاه ولايات ترك به راه خودسرى رفتند و به مخالفت با حكومت مركزى برخاستند. از جمله، يكى محمد قنبر، فرمانده سپاه ينى چرى عثمانى در بغداد بود، كه با بكرسو باشى از بزرگان آن شهر دست به يكى كرد و به يارى او، از فرمان حكمران عراق عرب سرپيچى نمود. اما ديرى نگذشت كه ميان آن دو نيز اختلاف افتاد و بكرسو باشى، محمد قنبر را با جمعى از طرفداران وى هلاك كرد و در سراسر عراق عرب استقلال يافت.

گماشتن حافظ احمد پاشا به حکمراني بغداد از سوي دربار عثماني

دولت عثمانى چون از تمرد و عصيان بكرسوباشى اطلاع يافت، يكى از سران ترك به نام حافظ احمد پاشا را به حكمرانى ايالت بغداد و عراق عرب برگزيد و به دفع متمردان مأمور ساخت. بكرسو باشى، كه از اين خبر بيمناك شده بود، فرستاده‏اى نزد حسين خان - حكمران لرستان - گسيل كرد و به او پيغام داد كه اگر شاه ايران عزم فتح بغداد كند، وى شهر را كه حق مسلم ايران است، بى درنگ تسليم خواهد كرد.

تصرف بغداد ثوسط شاه عباس بزرگ 1032 ق

شاه صفوى كه از مدتها پيش در فكر استيلا بر بغداد بود - بغداد از سال 940 ق / 1533 م در دهمين سال سلطنت شاه طهماسب اول به تصرف تركان عثمانى درآمده بود - با توجه به اوضاع آشفته دربار عثمانى، موقع را مغتنم شمرد؛ پس نامه‏اى ملاطفت آميز براى بكرسو باشى نوشت و او را به مقام استاندارى و عنوان خان مفتخر نمود. اما بكرسو باشى، كه به قدرت و حكومت مستقل خويش اميدوار بود، با فرستاده شاه عباس از در حيله درآمد و حتى در صدد كشتن فرستاده شاه برآمد. سرانجام، به قلعه دارى پرداخت و مقاومت در برابر سپاه ايران را برگزيد. در همان حال خبر رسيد كه سپاه حسن پاشا حكمران موصل براى مقابله با سپاه صفوى عازم بغداد است. شاه عباس فرمان حمله داد و سپاهيان ايران از هر سو به قلعه بغداد تاختند و در اندك زمانى آن را به تصرف خويش درآوردند «23 ربيع الاول 1032 ق / 25 ژانويه 1623 م»، و حكمران بغداد و دستياران او را كشتند. حسن پاشا هم در جبهه‏اى ديگر و در يكى از قلعه هاى نزديك بغداد، از سپاه ايران شكست خورد و خود به همراه شمارى از سپاهيانش نابود شدند.

پس از تصرف بغداد، شاه عباس، قرچقاى خان، سپهسالار ايران را به گرفتن شهر موصل و نواحى اطراف آن مأمور كرد. آن سردار نيز موصل را فتح و بسيارى از مردم بى گناه را كشت و تا حدود ديار بكر پيش رفت و با غنايم بسيار به اردوى شاه، كه در نجف به سر مى‏برد، بازگشت «رجب 1032 ق / مه 1623 م».
در همين سال نيز، شاه عباس بر خلاف شرايط پيمان صلح، امير گونه خان قاجار، بيگلربيگى چخور سعد را مأمور كرد كه قلعه آخسقه از توابع گرجستان مسق، را فتح كند، اين كار به آسانى انجام گرفت و شاه پس از چند روز اقامت در نجف و كربلا و كاظمين، حكومت بغداد و عراق عرب را به صفى قلى خان - حكمران همدان - سپرد و خود به اصفهان بازگشت.

برگزيدن احمد پاشا به سرداري کل سپاه عثماني براي مقابله با سياست هاي ايران
چون خبر حمله شاه عباس و سقوط بغداد به دربار عثمانى رسيد، سران ينى چرى، احمد پاشا را كه در كاردانى و كياست معروف بود، به وزارت اعظم و سردارى كل سپاه عثمانى برگزيدند و از او خواستند كه هر چه زودتر شهرها و نواحى از دست رفته در بين النهرين را از سپاهيان ايران باز گيرد. در 1033 ق / 1624 م گروهى از تركان و اعراب اطراف موصل به سردارى حسن پاشا به موصل تاختند، اما به سبب پايدارى قاسم خان ايمانلو، حكمران قلعه كارى از پيش نبردند. شاه ايران زينل بيگ شاملو را براى دفاع از متصرفات بين النهرين به آن حدود فرستاد. حسن پاشا در نبرد با سردار ايرانى شكست خورد و اقدامات باز دارنده عثمانى بى نتيجه ماند. پس از آن سردار سپاه عثمانى - حافظ اسد پاشا - مراد پاشا، بيگلربيگى ديار بكر را با گروهى از سپاهيان ينى چرى روانه بغداد كرد، اما سپاه ترك على رغم برترى نفرات باز هم از سپاه ايران شكست خورد. با انتشار خبر شكست عثمانى، احمد پاشا، فرستاده‏اى نزد پادشاه ايران گسيل داشت و خواهان متاركه و صلح و آشتى شد. پادشاه صفوى در پاسخ اعلام داشت كه ولايت بغداد ملك موروثى ايران است و تا سلطان عثمانى اين ولايت و نواحى اطراف آن را به دولت ايران نسپارد، مصالحه امكانپذير نخواهد بود. ناگزير، سردار ترك بار ديگر به جنگ درآمد، اما اين بار هم از زينل بيگ و سرداران ديگر ايران شكست خورد و بسيارى از سپاهيانش خودداري کند و به خاك هلاكت افتادند. پس ناگزير به ديار بكر بازگشت و حاضر شد كه از تمام بين النهرين عقب نشينى كند، مشروط بر اينكه شاه ايران، از تعقيب و كشتار سپاهيانش در 9 شوال 1034 ق / 15 جولاى 1625 م بغداد و قسمت جنوبى بين النهرين را ترك گفته به خاك عثمانى بازگشتند.

مصالحه ايران و عثمانى تا زمان وفات شاه عباس 24 جمادى الاولاى 1038 ق / 20 ژانويه 1629 م دوام يافت.


تعداد بازدید ها: 16097


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..