منو
 کاربر Online
514 کاربر online

غزوه ذات السلاسل

تازه کردن چاپ
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > دوران زندگی > جنگها
(cached)

در سال هشتم هجری به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گزارش رسید که در سرزمینی به نام وادی یابس (بیابان خشک) یا وادی الرمل (بیابان شنزار) جمعیت انبوهی از دشمنان اسلام با هم متحد شده‌اند تا علیه اسلام و شخص او و علی علیه السلام وارد مبارزه شوند.
پیامبر با اعلان عمومی به مسلمانان خبر داد که دشمنان در صدد تهاجم و شبیخون هستند. فرماندهی لشگر اسلام را به ابوبکر سپرد و ابوبکر به همراه سپاه به دره‌ای که بنی سلیم در آن مستقر بودند رفت؛ ولی بنی سلیم مقاومت کرد و سپاه اسلام مجبور شد عقب ‌نشینی کند و به مدینه بازگردد.

پیامبر این بار فرماندهی را به عمر سپرد و او نیز مانند ابوبکر در برابر تهاجم دشمنان مجبور به فرار شد.
بار سوم، عمرو عاص داوطلب فرماندهی شد و پیامبر نیز پذیرفت ولی او نیز کاری از پیش نبرد و مجبور به گریز شد.
پیامبر در آخرین بار علی علیه السلام را به عنوان فرمانده مسلمانان منصوب کرد. علی علیه السلام سربند مخصوص نبرد را به سر خود بست و پیامبر او را تا مسجد احزاب بدرقه کرد. پس از رفتن علی، پیامبر فرمود:« او فرماندهی است که پیوسته حمله می‌کند و هرگز از میدان نبرد نمی‌گریزد.»

علی علیه السلام پس از نماز صبح با شجاعت و درایت به دره‌ای که دشمنان در آنجا خواب بودند، حمله‌ور شد و در درگیری با هفت نفر از شجاعان دشمن، همه آنها را به هلاکت رساند. باقی لشگر دشمن، با دیدن این صحنه پا به فرار گذاشتند و پیروزی نصیب مسلمانان شد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله در نماز صبح آن روز، سوره والعادیات را که خداوند در آن مژده فتح داده، قرائت کرد. پس از چند روز حضرت علی علیه السلام همراه با غنائم و اسیران جنگی وارد مدینه شد.

منابع:

  • مغازی واقدی، ج2، ص769
  • بحارالانوار، ج21، ص66
  • فروغ ابدیت، ج2، ص697


تعداد بازدید ها: 19761


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..