منو
 کاربر Online
817 کاربر online

علامه طباطبایی و نقد پلورالیسم دینی

تازه کردن چاپ
(cached)

عده ای بیان می کنند که علامه طباطبایی علاوه بر تاکید خاص بر نقش فلسفه و استدلالات عقلانى در تفسیر وحى ، روش عقلى را نیز در زمینه فهم وحى ترجیح مى‏دهند. در حالی که علامه طباطبایی در چند مورد شیوه تفسیرى خود را اینگونه بیان کرده‏اند:

  • در رساله الانسان بعد الدنیا، شیوه تفسیرى خود را آیه به آیه (قرآن به قرآن) معرفى کرده و پس از توضیحى اندک درباره آن، اعتراف مى‏کنند که مفسران گذشته به این شیوه توجهى نداشته و به این سبب، میراثى در این زمینه براى ما به جاى نگذارده‏اند و کسى که در پى آن باشد مانند رزمنده‏اى است که بی سلاح به میدان مبارزه مى‏رود .در کتاب قرآن در اسلام نوشته‏اند: «تفسیر واقعى قرآن تفسیرى است که از تدبر در آیات و استمداد در آیه به آیات مربوطه دیگر به دست مى‏آید.» ایشان معتقد است که تفسیر با مقدمات علمى و غیر علمى قابل اعتماد نیست و در حقیقت، از قبیل تفسیر به راى است، مگر در جایى که با تفسیر قرآن به قرآن توافق کند.

  • در کتاب شیعه در اسلام آمده است: «... در درک معانى آن‏ها، روش اهل‏بیت را باید اتخاذ نمود و هر آیه قرآنى را با آیات دیگر قرآنى توضیح داده و تفسیر کرد، نه به راى و نظر خود...» سپس مثالى ساده براى این روش بیان کرده‏اند: «خداى تعالى در قصه عذاب قوم لوط ، در جایى مى‏فرماید: "بر ایشان باران بد بارانیدیم" (شعراء:127) و در جاى دیگر، این کلمه را به کلمه‏اى دیگر تبدیل کرده،مى‏فرماید: "بر ایشان سنگ بارانیدیم" (حجر: 74) و از انضمام آیه دوم به آیه اول، روشن مى‏شود که مراد از باران بد، سنگ‏هاى آسمانى است.» و در پایان افزوده‏اند: «کسى که با نظر کنجکاوى در احادیث اهل‏بیت و در روایاتى که از مفسرین صحابه و تابعین در دست است، رسیدگى نماید، تردید نمى‏کند که روش تفسیر قرآن به قرآن تنها روش ائمه اهل‏بیت، مى‏باشد.»

  • ودر مقدمه تفسیرالمیزان، به شیوه بحث فلسفى براى کشف مدلول‏هاى آیه‏هاى قرآن اشاره مى‏کنند و آن را مورد رضایت و پسند قرآن نمى‏دانند، سپس فرموده‏اند: «طریق مستقیم و راه هموارى که معلمان قرآن، در تفسیر قرآن پیموده‏اند آن است که از خود قرآن کمک بگیریم.» در جاى دیگرى از همین مقدمه، فرموده‏اند: «پژوهشگرى که در این کتاب جست‏وجو مى‏کند موردى نخواهد یافت که با کمک دلیلى نظرى، عقلى یا فرضیه‏اى علمى، آیه‏اى تفسیر شده باشد.»

با نگاهى گذرا به آنچه یاد شد، روشن مى‏شود که مرحوم علامه به هیچ روى، تاکیدى ویژه بر نقش فلسفه و استدلالات عقلانى در تفسیر وحى ندارد، چه رسد به این‏که این شیوه را بر دیگر شیوه‏ها ترجیح دهد. در مقام علم نیز مرحوم علامه به روش تفسیرى قرآن به قرآن‏ تا جایى که امکان داشته پاى ‏بند بوده‏اند و البته جاى پژوهش و بررسى باقى است. براى بررسى نظریه علامه، درباره «صراط مستقیم‏» باید به بحث تفسیرى ایشان در جلد اول المیزان مراجعه نمود تا روشن شود که وى در تفسیر «اهدنا الصراط المستقیم‏» (حمد:6)، از ده‏ها آیه دیگر (قریب 40 آیه) کمک گرفته‏اند.

  • عده ای بحث‏هاى مرحوم علامه در اهمیت فکر و نقش آن در زندگى آدمى و ستایش علم منطق و پاسخ به شبهه‏هایى را که درباره آن مطرح گردیده، به حساب نقش فلسفه و منطق در تفسیر وحى گذارده اند و این اجتهادى است در برابر بیان‏هاى روشنى که علامه، در آن ساحت، تفسیر قرآن را از استدلال‏هاى فلسفى مبرا مى‏داند و فیلسوفان را از تطبیق آیه‏هاى قرآنى بر داده‏هاى فلسفى بر حذر مى‏دارد، همان‏گونه که محدثان و عارفان را از یک‏سونگرى و تحمیل نظریه ویژه خود بر قرآن باز مى‏دارد. واگر این جمله «فلسفه علمى است که ما را در درک عمیق وحى یارى مى‏دهد» از مرحوم علامه باشد بدان معناست که سر و کار داشتن با برهان‏هاى فلسفى ورزیدگى فکرى براى فرد به همراه دارد و زمینه فهم دقیق و عمیق را از مسیر صحیح به ارمغان مى‏آورد .

منابع

  • سید محمد حسین طباطبائى، رسائل التوحیدیه، ص‏203
  • همو، قرآن در اسلام، ص 61
  • همو، شیعه در اسلام، ص 80 و 81
  • همو، المیزان، ج 1، ص 12
  • مقدمه تفسیر المیزان



تعداد بازدید ها: 18719


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..