علاء الدوله امیر علی بن فرامرز
« 488- 455 ق / 1095- 1063 م»
امیر علی پسر فرامرز القاب دیگری همچون عضدالدین و شمس الملوک نیز داشت و چون اهل ادب و شعر شناسی بود، همواره دانشمندان و سرایندگان پارسی زبان را حمایت و تشویق میکرد. گروهی از شاعران چون معزی نیز در قصاید خود او را ستودهاند.
علاء الدوله همچون پدر تابع پادشاهان سلجوقی بود و برخی از اوقات در ارودی آنان به سر میبرد. وی در 469 ق / 1076 م ارسلان خاتون - دختر چغری بیک برادر طغرل و عمه ملکشاه سلجوقی - را که پیش از آن در نکاح قائم خلیفه عباسی بود، پس از مرگ قائم به ازدواج خویش درآورد. ارسلان خاتون زنی دانشمند و متصف به صفات پسندیده بود. غفاری او را زنی فاضل و فیلسوف و صاحب کتابی به نام نتیجة التوحید دانسته است «
تاریخ جهان آرا، ص 82». این زن در دوران اقامت در
یزد آثار خیری از خود بر جای گذاشت و کاریزها و مزارعی احداث کرد. گفتهاند که او روزی دو بار دعوت عام داشت و در دستگیری از نیازمندان کوشا بود «پنداری: تاریخ سلسله سلجوقی، ص 60؛ غفاری: تاریح جهان آرا، ص 82؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج 2، ص 39» ارسلان خاتون سرانجام در یزد درگذشت و در مدرسه دو مناره به خاک سپرده شد. امیر علی از او صاحب فرزندانی شد که دو تن از آنان - گرشاسب و فرامرز - پس از پدر به ترتیب به یزد فرمان راندند. در حوادثی که پس از مرگ ملکشاه روی داد، امیر علی بن فرامرز جانب تتش بن الب ارسلان را گرفت و سرانجام در جنگی که در 488 ق / 1095 م میان تتش و برکیارق بن ملکشاه درگرفت، تتش و امیر علی هر دو به هلاکت رسیدند. این نبرد در بیابان میان ساوه و ری روی داد «مجمل التواریخ و القصص، ص 409؛ ایبن اثیر: الکامل، ج 10، ص 244 و 245». پیکر امیر علی را فرزندش گرشاسب به یزد آورد و در مدرسه دو مناره در جوار همسرش ارسلان خاتون به خاک سپرد. امیر علی از امیران دانش دوست و دانش پرور بود. به گفته نظامی عروضی وی از حامیان اصلی امیر معزی در دربار ملکشاه سلجوقی بوده است. امیر علی هنگامی که در دربار ملکشاه بود این شاعر را به شاه معرفی کرد و وسایل پیشرفت او را مهیا ساخت. امیر معزی چند بار در ضمن قصاید خود این امیر فاضل را ستوده و از نیکی های او یاد کرده است. افضل کرمانی نیز از دانش دوستی و حمایت او از بزرگان و فاضلان عصر و دعوت او از آنان به شهر یزد نام برده و اقدام او را ستوده است.