منو
 صفحه های تصادفی
کلفهای خورشیدی
نکات ایمنی سیلاب
پاروکستین
ساخت خانواده روستایی و عشایری
اوژیت
آناتومی گوش
هموگلوبین
گلابی «داروئی»
شرح صدر
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید
 کاربر Online
746 کاربر online

عجب و درمان آن

چاپ
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > فضائل و ویژگیها
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > گزیده سخنان و نوشته ها
فرهنگ > ادبیات
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > قرآن
فرهنگ > الهیات
جامعه و علوم اجتماعی > روان شناسی
فرهنگ > الهیات > دین اسلام
زندگی > مهارتهای زندگی



انسان موجودی متشکل از دو جنبه جسمانی و روحانی می‌باشد بعد جسمانی او، اعضا و جوارح او هستند و بعد روحانی و ملکوتی او، همان روح، عقل و نفس او می‌باشد. همانطور که اعضا و جوارح انسان مبتلا به امراض مختلف می‌گردد، ممکن است روح و نفس انسان نیز دچار بیماریها و امراض مختلف گردد. از جمله امراض مختلف نفس، عجب و خودبینی است.

تعریف عجب

عجب ‌آن است که انسان بر خود ببالد و از عمل خود یا از عبادت، ثروت و زهد و... خویش خشنود شود.

تفاوت بین عجب و کبر

تفاوت بین عجب و کبر این است که در کبر فرد، خود را بالاتر از غیر می‌بیند و مرتبه خود را بالاتر می‌پندارد. اما در عجب پای غیری در میان نیست. بلکه عجب کننده، بر خود بالیده و از خود خشنود است و منعم این صفت را فراموش کرده است. به عنوان نمونه یکی از افرادی که دچار عجب شد، ابلیس بود، او به عبادتهای چندین هزار ساله خود بالید و عصیان الهی نمود و همچنین دچار کبر شده و خود را با آدم علیه السلام مقایسه کرد و گفت: مرا از آتش آفریده‌ای و او را از گل و من از او بهترم. و همین خود را بهتر فرض کردن او، عجب و و خود بزرگ بینی بود. و این عمل باعث از بین رفتن آن همه عبادتهای طولانی مدتش شد و رانده درگاه الهی گردید.
خدای تعالی به حضرت داوود سلام الله وحی فرمود: به گناهکاران مژه بده و مطیعان را بترسان. عرض کرد: چرا عاصیان را مژده دهم و مطیعان را بترسانم؟!
فرمود: عاصیان را مژده بده که من توبه آنها را قبول کرده و گناهانشان را می‌بخشم و مطیعان را بترسان که به اعمال خود عجب نکنند.

راههای ابتلا به عجب

عوامل مختلفی مثل زیبایی، قدرت و عقل می‌توانند سبب عجب گردند، اما یادمان باشد که کسی که به زیبایی و تناسب اندام و امور جسمانی خود می‌بالد، باید بداند که این صورت زیبا زیر خاک خواهد رفت و اگر زیبایی افتخار بود، باید حضرت یوسف که پری روی زمانش به خاطر شدت زیبایی وی،دیوانه‌اش گردید به خود می‌بالید، در حالیکه آن حضرت پیوسته می‌گفتند « همانا نفس _ از جمله عجب _ انسان را به بدی فرا می‌خواند» و بر این اساس ایشان نه تنها دچار عجب نشدند، بلکه همواره بنده‌ای مخلص و شاکر بودند. بنابراین بر هر فردی لازم است بیماریهای نفس خود را یافته و در صدد درمان آنها بر آید.

درمان عجب

پس از یافتن بیماری در نفس خویش، باید به فکر معالجه آن باشیم. برای درمان عجب، ابتدا باید متوجه عظمت و بزرگی حضرت حق بود و فقط او را سزاوار بزرگی و عظمت دانست و باید متذکر و متوجه بود که انسان به خودی خود، از هر ذلیلی ذلیل‌تر است و جز خاکساری سزاوارش نیست. چرا که به گفته شاعر در این صورت است که انسان به مقام عالی خود دست می‌یابد:
ای دل به بوتراب و سرافرازیش قسم
گشتند سرفرازها فقط خاکسارها

توجه به آفرینش خود

در آیات هفدهم تا بیست و یکم سوره عبس چنین می‌خوانیم:
"کشته باد انسان، چه ناسپاسی است! او را از چه چیز آفریده است؟ از نطفه‌ای خلقش کرد و اندازه مقررش بخشید، سپس راه را بر او آسان گردانید، آنگاه به مرگش رسانید و در قبرش نهاد"
این آیات شریفه اشاره به این حقیقت دارند که انسان در ابتدا، وجود نداشت و بعد از نجس‌ترین چیزها که نطفه است، خلق شد، بعد از آن خدای تعالی او را می‌میراند و تبدیل به مردار گندیده‌ای می‌کند.

بیان امیر المومنین

اگر انسان در آفرینش ماده خلقتش که از همه چیز پست‌تر است و سرانجامش که لاشه‌ای متعفن خواهد شد، بیندیشد، دچار عجب نخواهد شد. امام علی علیه السلام فرمودند: "فرزند آدم را با فخر فروشی چه کار؟ او که در آغاز نطفه‌ای گندیده و در پایان مرداری بدبو است، نه می‌تواند روزی خویشتن را فراهم کند و نه مرگ را از خود دور نماید!" انسان باید متذکر باشد که او چنان تضعیف است که حتی از عاقبت کار خود و اینکه کی خواهد مرد و جایگاهش چگونه خواهد بود؟ بی‌خبر است و گرسنگی، تشنگی، صحت و مرض و مرگ و... به دست او نیست.

خاک گل کوزه‌گران

او اگر بداند جسمی را که با ناز می‌پرورد و از آن محافظت می‌کند، در نهایت خاک لگدکوب شده کوزه‌گران و خشت‌زنان می‌شود، گاه از خاکش خشتی سازند و گاه از گلش عمارتی بر پا کنند و گاه کلنگ داران و بیل داران بر سرش زنند. دیگر به خود نخواهد بالید.
زدهم تیشه یک روز بر تل خاک
به گوش آمدم ناله دردناک

که زنهار گر مردی ، آهسته تر
که چشمت و روی و بنا گوش و سر

آماده پاسخگویی

واگر بداند بعد از مرگ، ذرات بدنش را جمع کرده، در قیامت حاضر می‌کنند تا جوابگوی اعمالش باشد. و حتی از کوچکترین عمل وی نیز سوال خواهد شد، و به این کار از ته دل باور داشتهباشد با نهایت دل و جان در صدد رفع این مشکل روانی خود خواهد مود.

برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به

منابع

  1. قرآن مجید.
  2. ملااحمد نراقی، معراج السعاده
  3. نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی، حکمت 454
  4. سید عبد الله شبر، اخلاق شبر.
نویسنده: فاطمه شاه محمدی

تعداد بازدید ها: 43520


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..