منو
 صفحه های تصادفی
عالم نامرئی
پرتقال
حسادت در کودکان
پلی آدلف
راوندى
فاکتوریل ها
آرایشهای لیزری
سنگهای آهکی
پدر علم فیریک ایران
حالت های مختلف بستن مدارات Op-Amp
 کاربر Online
260 کاربر online

طبقه اجتماعی

تازه کردن چاپ
جامعه و علوم اجتماعی > علوم اجتماعی > جامعه شناسی
(cached)

ارائه تعریفی دقیق و خالی از اشکال برای طبقه اجتماعی به آسانی میسر نیست زیرا اختلاف نظر در این مورد زیاد است ولی اگر بخواهیم تعریف ساده‌ای از طبقه ارائه داده که خالی از بار ایدئولوژیکی نیز باشد . می‌توان گفت که " طبقه اجتماعی عبارتست از مجموعه‌ای از پایگاههای مشابه " و یا طبقه اجتماعی را می‌توان عبارت از گروه بسیار وسیعی دانست که در برگیرنده پایگاههای متعدد و مشابه‌ای است .

پیش از این تا قرن نوزدهم, در ارتباط با قشر بندی اجتماعی اصطلاح "سلسله مراتب" (ESTATE) بکار برده می‌شد. در نظام فئودالی غرب , سلسله مراتب مبتنی بر تابعیت زمین داران از یکدیگر بود. در راس هرم شاه بعنوان فئودال بزرگی که در قدرت سیاسی را قبضه کرده بوده قرار می‌گرفت و پس از وی به ترتیب زمین دارانی که تابعیت شاه را گردن گذارده بودند تحت عناوین دوک , کنت , بارون , شوالیه‌ها قرار داشتند و سپس هرم به دهقانان وابسته به زمین "یاسرف ها " منتهی می‌گشت . پایگاه هریک از این قشرهای زمین دار مشخص بود و در هر مرتبه حقوق و وظایف هر طبقه معین شده و موقعیت اجتماعی موروثی آنها طی قرون اعصار شکل گرفته و تثبیت شده بود. در جوامعی مثل هدوسیلان نظام سلسله مراتب به شکل بسیار پیچیده تر و سازمان یافته در قالب کاست ها یا اصطلاحاً طبقات منفصل درآمده بود و فاصله طبقاتی کاملاً مشخصی این کاست‌ها را از همدیگر متمایز می‌نمود .

در جامعه روستایی ایران تا چند سال پیش دو طبقه عمده قابل تشخیص بود: اول مالکینی که با در اختیار داشتن آب و زمین ,قدرت اجتماعی و قدرت سیاسی , طبقه مسلطی را نه تنها در جامعه روستایی بلکه در کل جامعه ایران بوجود آورده بودند و دوم رعایا که از حداقل زندگی عادی محروم بوده و تشکیل طبقه بزرگی را می‌داد که قشرهای متعددی را در خود جای داده بود.

"ژرژگورویچ" جامعه شناس فرانسوی که در زمینه طبقات اجتماعی صاحب سر بوده و نظریاتش را در کتاب تحت عنوان "مطالعه در باره طبقات اجتماعی " به تحریر کشیده است از جمله صاحب نظرانی است که به تفضیل عقاید صاحبنظران معروفی را درباره طبقات اجتماعی شرح داده و به نقد کشیده است.

گورویچ در آغاز این کتاب می‌نویسد: پیش از بالا گرفتن کار سرمایه‌د‌اری و صنعت طبقات وجود نداشت بلکه بیشتر مراتب , درجات , سلک ها صنف ها یافت می‌شد. پیش از این ها نیز کاست های با موقعیت های موروثی وجود داشت . بعبارت دیگر در بسیاری از جوامع گروههای تحمیلی وجود داشته که نوعی رابطه سلسله مراتب در بین آنها بر قرار بوده است اما این پرسش پیش می‌آید که آیا می‌توان این گونه گروهها را طبقات اجتماعی نامید . حتی هنگامی که گروههای اقتصادی (که بنیاد تشکیل آنها بر پیوندهای اقتصادی مانند وحدت در ثروت , در منابع درآمد یا منفعت) مستقل از این قشربندی رسمی پیدا می‌شود. مانند : بردگان آزاد شده , مستاجران مالیات در امپراطوری روم , سوداگران و صرافان دوره رنسانس "پرولتر"های رومی , در هیچیک از این مواد نیز نمی‌توان به یقین از وجود طبقات اجتماعی سخن گفت

گورویچ سپس سخن خود را چنین دنبال می‌کند: پس ما سخن را از اینجا شروع می‌کنیم که طبقات نه مراتب , گروههای تحمیلی یا کاستها هستند .نه گروههای اقتصادی و به درجات اشخاص دارای فعالیتهای متفاوت . طبقات چیزی دیگر و مهمتراند.

گورویچ پس از مطرح نمودن تعاریف متعددی از جامعه شناسان مختلف خود تعریف زیرا را ارائه می‌دهد.
طبقات اجتماعی گروههای خاص واقعی فاصله داری هستند که خصائص آنها عبارتند از " ماوراء کارها بودن ,"گرایش شدید به شالوده پذیری , مقاومت در برابر نفوذ جامعه کل و تباین اساسی نسبت به یکدیگر .

وی در ارتباط با گروههای واقعی می‌نویسد : گروههای واقعی آنهایی هستند که اعضایشان بی آنکه آشکارا خود بخواهند و یا آنکه از القائات یک سازمان با یک قدرت معین تبعیت کنند عضو آنها می‌شوند . و در مورد مقاومت پذیری تبیین گورویچ آن است که گروههای مقاوم حس می‌کنند که از سلسله مراتب مستقر گروهها کنار گذاشته شده‌اند مانند مهاجرانی که می‌بینند حق انکار کردن ندارند , اقلیت های قومی که تحت تعقیب و آزار قرار می‌گیرند, بیکارانی که سالیان دراز بیکار می‌مانند , نجس ها در هند و غیره....

و اما خصلت شالوده پذیری به معنای آن است که "طبقات گرایشی آشکار به شالوده پذیری دارند, لکن از آنجا که طبقات ,"فوق کار کردی" همواره سازمان نیافته باقی می‌مانند. شالوده و سازمان هرگز یک چیز نیستند. هر طبقه تشکیل شده‌ای دارای یک شالوده واحد ومحکم است اما نمی‌تواند در یک سازمان واحد متجلی گردد. حتی چندین سازمان منطبق بر هم به نحوی جزئی و نا تمام قادر به بیان ماهیت طبقه‌اند.

گورویج علاوه بر تعریفی که ذکر آن گذشت , در خاتمه کتاب خود بعنوان نتیجه گیری و جمع بندی کلی از آنچه که مورد بحث قرار داده است . تعریف جامعه و مانعی از طبقات اجتماعی بشرح زیر بدست داده است :
"طبقات اجتماعی از گروههای خاص بسیار وسیع اند که بعنوان جهان بزرگی مرکب از گروههای فرعی از وحدتی خاص برخوردار هستند که مبتنی است بر ماوراء کارها بودن , مقاومت در برابر نفوذ جامعه کل , تباین اساسی یا یکدیگر و شالوده پذیری شدید مشتمل بر آگاهی جمعی متفوق و آثار فرهنگی ویژه , این نوع گروهها که فقط در جوامع کل صنعتی شده‌ای که الگوهای تکنیکی و وظایف اقتصادی تکامل یافته‌ای دارند پدید می‌آید , علاوه بر مشخصات قبل واحد ویژگیهای ذیل نیز می‌باشند:
طبقات اجتماعی گروههای واقعی , گشاده فاصله دار و از نوع تقسیمی پایدارند که فاقد سازمان بوده و فقط دارای اجبار مشروط می‌باشند.

بطور خلاصه از مجموع گفتار ژرژگوویچ درباره طبقات اجتماعی تعریفی بدین مضمون می‌توان ارائه داد : طبقات اجتماعی گروههای خاص بسیار وسیعی مرکب از گروههای فرعی متعددند که از وحدتی خاص برخوردار بوده , در برابر نفوذ جامعه کل مقامت نموده , دارای شالوده پذیری , آگاهی جمعی و خرده فرهنگ خاص و تباین اساسی بین خود بوده و به صنعت وابسته باشند.

مفهوم طبقه از قرن نوزدهم و برای اولین بار توسط آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل بکار برده شد."سن سیمون" نیز در آثارش اصطلاح طبقه صنعتی فراوان وجود دارد ولی اوج رواج این اصطلاح مترادف است با نفوذ مارکسیسم و گسترش نهضت های سوسیالیستی در اروپا . از دیدگاه مارکسیستی مفهوم طبقه در ارتباط با تولید تعریف می‌شود. مارکس عقیده داشت که در طول تاریخ دو طبقه در مقابل یکدیگر قرار داشته و منشاء اساسی تضاد آنها نیز در مالکیت خصوصی وسائل و ابزار تولید بوده بدین ترتیب جامعه را متشکل از دو طبقه صاحب وسائل و ابزار تولید و فاقد وسائل و ابزار تولید می‌داند که یکی نفع خود را در نگهداری و ادامه وضعیت موجود می‌داند و دیگر نفع خود را در دگرگونی وضع موجود . مارکس تاریخ تمام جوامع را تاریخ نبرد طبقات می‌داند که در عصر بردگی , آزاد مردان و بردگان , و در عصر فئودالی , زمین داران و دهقانان وابسته به زمین و دو دوران صنعتی , صاحبان صناعی و پرولتاریا(کارگران شهری) را در مقابل و رو در روی یکدیگر قرار داده است .

از دیدگاه مارکسیسم گروههایی تشکیل طبقه می‌دهند که دارای ویژگیهای زیر باشند:

  • در جریان تولید موقعیت همه آنها یکسان باشد
  • منافع مشترک اقتصادی داشته باشند.
  • شرایط اقتصادی مشترک داشته باشند.
  • به مرحله آگاهی طبقاتی رسیده باشند.
  • به مرحله خصومت طبقاتی رسیده باشند .
  • از لحاظ روانی و طبقاتی به هم بستگی داشته باشند.



تعداد بازدید ها: 68451


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..