شورش افغانهاى ابدالى
«1118 - 1120 ق / 1706 - 1708 م»
هنگامى که کیخسرو خان گرجى عازم
قندهار بود، عبدالله خان ابدالى را که طایفه او با افغانهاى غلجایى دشمنى داشت، به حکومت
هرات منصوب نمود. چون کیخسرو خان کشته شد و سپاهیان صفوى از غلجاییان شکست خوردند، افغانهاى ابدالى هم در سال 1118 ق / 1706 م سر به عصیان برداشتند و هرات را از ایران جدا ساختند.
شاه سلطان حسین از
اصفهان به قصد بنیه ایشان حرکت کرد، اما از
تهران جلوتر نرفت و سردارى را به سرکوبى ابدالیان فرستاد. ابدالیان، سردار ارسالى شاه را نیز به قتل آوردند «1119 ق / 1707 م» و علناً اظهار طغیان کردند.
افغانهاى ابدالى را در سال 1120 ق / 1708 م، محمود پسر میر ویس، که پس از مرگ پدر قتل عموى خود عبدالله، بر طایفه غلجایى ریاست یافته بود، مغلوب کرد و اسدالله خان ابدالى پسر عبدالله خان سردار این طایفه را کشت. محمود افغان، این اقدام خود را در چشم کور درباریان صفوى، که بى خبر از اوضاع و احوال بودند، به عنوان خدمتگذارى به شاه ایران جلوه داد. رجال بى تدبیر دربار هم او را به لقب حسین قلى خان مفتخر ساختند و با فرستادن یک قطعه شمشیر مرصع، به حکومت قندهار منصوبش کردند. علاوه بر قندهار و هرات، در سایر نقاط ایران نیز به تدریج دامنه طغیان وسعت یافت. از یک سو، اعراب خوارج
عمان، آن نواحى را زیر استیلاى ایران بیرون آوردند و از سوى دیگر، حکمران پیشین شهر تون - ملک محمود سیستانى - که خود را از بازماندگان
صفاریان مىدانست در 1122 ق / 1710 م بر مشهد حمله برد و در خراسان به استقلال به حکومت پرداخت.