سهراب «سرخاب» پسر باو
«وفات حدود 98 ق / 717 م»
پس از مرگ
باوْ، همسر سالخورده او با پسرش
سهراب از بیم ولاش، قاتل باوْ به روستای دزانگنار ساری رفت و در خانه باغبانی پناه گرفت. حدود 8 سال پس از این واقعه، مردی از کولا - منطقهای که هرگز به اطاعت ولاش گردن ننهاد - به نام خَرّذاد
خسرو که دانست سهراب بازمانده باو است، مردم کولا را به پشتیبانی از او برانگیخت و با یاری ساکنان کوه قارِن، به سرکردگی قارِن وَنْد، بر ولاش تاخت و او را در هم شکست و سهراب در فِریم به حکومت نشست «68 ق / 687 م». سهراب سی سال حکومت کرد، واقعه قابل ذکری از دوران فرمانروایی او یاد نشده است. «ملا شیخ گیلانی: تاریخ
مازندران، ص 45».