منو
 کاربر Online
235 کاربر online

سر امام حسین علیه السلام در مجلس یزید

چاپ
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > شخصیتهای معاصر > حاکمان

سهل بن سعد ساعدی روایت کرده است که سر مقدس امام حسین علیه السلام را در ظرفی گذاشتند و به مجلس یزید بردند. من هم همراه سرباز حامل سر، داخل مجلس شدم. یزید را دیدم که بر تخت نشسته، تاجی یاقوت نشان بر سر دارد و پیرمردان قریش نزدش هستند.
سرباز حامل سر این دو بیت شعر را خواند:« شترم را از سیم و زر، سنگین کن که من پادشاه با جلال و شکوهی را کشتم. کسی را کشتم که از نظر پدر و مادر بهترین فرد و نژادش والاتر از همه است.»
یزید گفت:« اگر می دانستی بهترین مردم است، چرا او را کشتی؟!»
گفت:« به امید جایزه تو.»
یزید فرمان داد سرش را بریدند. آن گاه سر امام علیه السلام را در طبقی زرین نهاد و رو به سر گفت:« ای حسین، قدرتم را دیدی؟ آن را چگونه یافتی؟»

منابع:

  • نفس المهموم، ص 241.


تعداد بازدید ها: 9471


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..