منو
 صفحه های تصادفی
تصاعد هندسی
مسجد شجره
استیون هاوکینگ
لایه‌های جو زمین
اصول اولیه تفکر از دیدگاه افلاطون
کاردان بازرسی و حفاظت کار
نحوه تشکیل ذخایر معدنی
عفونت کلیه
تقدم وجود جسم بر نفس اصالت روح
یتیمچه
 کاربر Online
301 کاربر online

زهد و نهج البلاغه

تازه کردن چاپ
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه
(cached)

زهد مرادف است با ترک دنیا و در نهج البلاغه به مذمت دنیا و دعوت به ترک آن زیاد بر می خوریم.

به نظر می رسد مهمترین موضوع از موضوعات نهج البلاغه که لازم است با توجه به همه جوانب کلمات امیرالمومنین تفسیر شود، همین موضوع است


و با توجه به اینکه زهد و ترک دنیا در تعبیرات نهج البلاغه مرادف یکدیگرند، این موضوع از هر موضوع دیگر در نهج البلاغه زیادتر است.

زهد و رغبت نقطه مقابل یکدیگرند، زهد یعنی اعراض و بی میلی در مقابل رغبت که عبارت است از کشش و میل. بی میلی دو گونه است، طبیعی و روحی. بی میلی طبیعی: آن است که طبع انسان نسبت به شیئی معین تمایل نداشته باشد مثل بیمار که میل به غذا و میوه ندارد که اینگونه بی میلی ربطی به زهد ندارد و به معنی مصطلح است.

بی میلی روحی: یا عقلی یا قلبی آن است که اشیائی که مورد تمایل و رغبت طبع است از نظر اندیشه و آروزی انسان که در جستجوی سعادت و کمال مطلوب است، هدف و مقصود نباشد. هدف و مقصود و نهایت آرزو و کمال مطلوب، اموری باشد مافوق مشتهیات نفسانی دنیوی، خواه آن امور از مشتهیات اخروی باشد یا اساساً از نوع مشتهیات نفسانی نباشد. بلکه از نوع فضائل اخلاقی باشد از قبل عزت شرافت، کرامت و آزادی و یا از نوع معارف معنوی و الهی باشد مانند ذکر خداوند، محبت خداوند و تقرب به ذات اقدس الهی.

پس زاهد: یعنی کسی که توجهش از مادیات دنیا به عنوان کمال مطلوب و بالاترین خواسته عبور کرده متوجه چیز دیگر از نوع چیزهایی که گفتیم معطوف شده است.
بی رغبتی زاهد بی رغبتی در ناحیه اندیشه و آمال و ایده و آرزو است، نه بی رغبتی در ناحیه طبیعت.

در نهج البلاغه در دو مورد زهد تعریف شده است


علیعلیه‌السلام می فرماید: ای مردم زهد عبارت است از کوتاهی آرزو و سپاسگذاری هنگام نعمت و پارسایی نسبت به نبایستیها. (خطبه 79)

علیعلیه‌السلام می فرماید: زهد در دو جمله قرآن خلاصه شده است برای اینکه متأسف نشوید برآنچه از مادیات از شما فوت می شود و شاد نشوید برآنچه خدا به شما می دهد، هرکس بر گذشته اندوه نخورد و برای آینده شادمان نشود، بر هر دو جانب زهد دست یافته است. (حکمت شماره 439)

بدیهی است وقتی که چیزی کمال مطلوب نبود و یا اساساً مطلوب اصلی نبود بلکه وسیله بود، مرغ آرزو در اطرافش پر و بال نمی زند و پر نمی گشاید و آمدن و رفتنش شادمانی یا اندوه ایجاد نمی کند، اما باید دید که آیا زهد و اعراض از دنیا صرفاً جنبه روحی و اخلاقی دارد؟ و به عبارت دیگر: زهد صرفاً یک کیفیت روحی است، یا آنکه جنبه عملی هم همراه دارد؟ آیا زهد فقط اعراض روحی است یا توأم است با اعراض عملی؟ و آیا اعراض عملی محدود است به اعراض از محرمات؟ و یا چیزی بیش از این است.

زهد محدود به محرمات نیست، شامل مباحات هم می شود، چه فلسفه ای دارد؟
زندگی زاهدانه و محدود و پشت پا زدن به تنعمها چه اثر و خاصیتی می تواند داشته باشد؟ آیا به طور مطلق باید عمل شود و یا صرفاً در شرایط معینی اجازه داده می شود؟
آیا اساساً زهد در حد اعراض از مباحات با سایر تعلیمات اسلامی سازگار است یا خیر؟
آیا اساس زهد و اعراض از دنیا بر انتخاب کمال مطلوبهایی ما فوق مادی است آن کمال مطلوبها از نظر اسلام چیست؟

img/daneshnameh_up/8/8b/dfdsfds.jpg


برای مطالعه بیشتر به نسخه الکترونیک کتاب های شهید مطهری مراجعه کنید.


منبع:سیری در نهج البلاغه؛مرتضی مطهری

همچنین ببینید:

تفاوت زاهد و راهب
زهد اسلامی و رهبانیت مسیحی
موعظه چیست؟
تقوا؛مصونیت و محدودیت
سه پایه زهد اسلامی


تعداد بازدید ها: 41824


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..