منو
 صفحه های تصادفی
درس کمکهای اولیه
قمرهای میانی و بیرونی مشتری
رونوشت اولیه و نهایی
جوئل شوماخر
سیمانکار
کلیساهای تاریخی تبریز
سیمان کلسیت اسپاری
اسانس ملیس
برفک دهان
اعتراف عمر به سه فضیلت امام علی علیه السلام
 کاربر Online
275 کاربر online

روادیان

تازه کردن چاپ
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > دوره های تاریخی
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > تاریخ اسلام
(cached)



روادیان

«465 374 ﻫ / 1072 984 م»

روادیان مقارن غلبه بر سالاریان از اکراد آذربایجان محسوب می‏شدند، که پیش از یک قرن قبل از این واقعه، اجداد آنها از اعراب ازدی به شمار می‏رفتند. در واقع رواد بن مثنی، جنگجویی از قبیله اعراب ازدیا از آنها بود که در هر صورت با اکراد این نواحی خویشاوندی داشت. وی از جانب یزید بن حاتم والی عربی آذربایجان و بی‏شک به دستور ابو جعفر منصور دوانیقی، در حدود تبریز و نواحی بذ حدود قرجه‏داغ و اهر مدتی امارت یافت. فرزندان او هم که غالبا" به شیوه صعلوکان عرب در اطراف ثغور، در ضمن نظارت بر امنیت راهها به رهزنی ، اخاذی و کسب غنایم اشتغال داشتند ، در همان نواحی تدریجا" کسب قدرت کردند و آن گونه که از اشارت مولف کتاب ( الفهرست ) مستفاد می‏شود، بابک خرم دین نیز در جوانی مدتی در نزد یک تن از پسران او به نام محمد بن رواد در تبریز و شاید در حوالی بذ که بعدها طی سالیان دراز ملجا نیروی انقلابی او شد، آشنایی پیدا کرده باشد.

پسران رواد ازدی در حوادث عهد هارون و مأمون در ولایت آذربایجان شهرت و آوازه پیدا کردند که بعد از وقایع مربوط به قیام بابک، به تدریج نام و نشان آنها پایان یافت و ممکن است که اقطاع‏های کوچکی در این نواحی برای اخلاف آنها باقی مانده باشد. در دوره غلبه آل ساج، ضمن آن که ی قلعه بذ ی ویران و نواحی تبریز از نظارت آنها خارج شد ی حدود 235 ﻫ / 849 م ی، خود آنها نیز در بین جنگجویان محلی که در جمع آنها، اعراب ، اکراد، طوایف اشروسنه و فرغانه به هم در آمیختند، جذب شدند و با آن که در آذربایجان اعراب گه‏گاه مصدر خدمات محلی می‏شدند، ولی این طایفه به دنبال ازدواج با کردهای مجاور، به تدریج طوری در آنها حل شدند که در اواخر عهد سلاریان، در شمار اکراد محل به نظر می‏آمدند که به این ترتیب انتساب آنها به یک نیای عربی از قبیله ازدیا موالی آن بعید به نظر می‏رسید، حتی بعدها نیز این امر در نزد مورخان عصر ما، با نظر تردید تلقی شد.

جذب طوائف عرب تبار در محیط فرهنگی ایران

با این همه، استهلاک طوایف عرب مهاجر، در محیط نژادی محل سکونت جدید خویش در آن ایام غالبا" به طور تدریجی صورت می‏گرفت. وقتی محمد بن بعیث، از سرداران خلیفه که مقارن ورود رواد ازدی به آذربایجان آمد، در امارت مرند با زبان فارسی آشنایی پیدا کرد و به روایت طبری حتی به زبان محلی شعر هم می‏گفت. بعدها ابودلف از اعراب شیبانی در ولایت اران، به دلیل علاقه به حماسه‏های فارسی، جهت نظم گرشاسب نامه معروف، اسدی طوسی را تشویق و حمایت کرد و در عین حال در ولایت شروان، اولاد یزید بن عبدالملک، نام هیثم ، خالد و عبدالملک را رها کردند و اخلاف خود را منوچهر و فریبرز و خاندان خود را شروانشاه خواندند و حتی در این جریان نسب خود را به پادشاهان پیش از اسلام ایران نیز کشاندند. این تحول از نسب یا موالات قبیله ازدی به تبار و نژاد کرد، اشکالی نداشت چون در همان ایام و حتی قبل از آن در خراسان، امثال طاهریان را که به اقتضای ضرورت به سبب موالات با اعراب خزاعه، خویشتن را عرب نشان می‏دادند، اعراب واقعی و در عین حال از خود نمی‏دانستند در نتیجه عربی آنها را با نظر تأیید نمی‏نگریستند. با چنین احوالی ، ضعف خلافت تازی در بغداد و غلبه عناصر غیر عربی در آذربایجان این عهد، به خوبی می‏تواند تحول نژادی سلاله روادی ابوالهیجاء را از انتساب عربی به تبار کردی که به احتمال قوی در طی بیش از یک سده با آنها آمیختگی و خویشاوندی غیر قابل انکاری پیدا کرده بودند، توجیه کند.

فرمانروایی ابوالهیجاء کرد

در هر حال چنان که از روایات بر می‏آید ابوالهیجاء کرد، از اخلاف رواد بن مثنی، که پدرش هم به همین نام اجدادی موسوم بود، در عهد حکمرانی مرزبان سالار، در نواحی اهر و زرقان امارت داشت و سالیانه باجی معادل پنجاه هزار دینار به سالار آذربایجان می‏پرداخت . با انقراض سلاریان ، برای مدتی روادیان بر آذربایجان ، چیره شدند ، اما بر خلاف سلاریان که به مذهب اسماعیلی تمایل داشتند، روادیان معتقد به اهل سنت بودند که به این ترتیب تحکیم این خاندان بر آذربایجان، بار دیگر این دیار را به دامن اهل سنت و تجدید ارتباط با بغداد باز گرداند.

جانشینان ابوالهیجاء کرد

جانشینان ابوالهیجاء ، مملان روادی ، ابومنصور وهسودان تا مدتها همچنین تا عهد طغرل بیگ سلجوقی و ورودش به آذربایجان، در آن نواحی امارت داشتند. هر چند پس از ورود طغرل سلجوقی ، نفوذ این خاندان به تدریج رو به ضعف نهاد و علی‏رغم این که ابونصر مملان بن وهسودان نیز بنا بر فرمان امیر سلجوق تا حوالی 465 ﻫ / 2 1071 م ، قدرت محلی خود را حفظ کرد، اما پس از عزل مملان توسط الب ارسلان، سلاله روادیان در آذربایجان از صحنه تاریخ خارج شد از این رو هر چند در خارج از آذربایجان شاخه‏ای از این اکراد به نام شدادیان در ولایت اران همچنان در قدرت باقی ماند، ولی از این پس سلاله رواد دیگر هرگز در حوادث آذربایجان نقش مستقل و قابل ملاحظه‏ای پیدا نکرد که در این میان خاندان احمدیلیان نیز که به آنها منسوب بود، فقط تا مدتی بعد توانست نام و آوازه‏یی برای خود پیدا کند.

*مطالب مرتبط با موضوع :





تعداد بازدید ها: 13653


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..