امام حسین علیه السلام پس از ورود به
کربلا، فرزندان و برادران و اهل بیت خود را جمع کرد؛ بعد نظری بر آنها انداخت و گریست و گفت:« خدایا! ما عترت پیامبر تو،
محمد، هستیم. بنیامیّه ما را از حرم جدمان راندند و در حق ما جفا کردند. خدایا! حق ما را از ستمگران بستان و ما را بر آنها پیروز گردان.»
ام کلثوم، دختر
امام علی علیه السلام، به امام علیه السلام گفت:« ای برادر! در این وادی احساس عجیبی دارم و اندوه هولناکی بر دل من سایه افکنده است.»
امام حسین علیه السلام خواهر را دلداری داد و آرام کرد.
منابع:
- مقتل الحسین مقرم، ص 193.
- وقایع الایام خیابانی، ص 171.
مراجعه شود به: