قریش که پافشاری پیامبر را در راه دعوت به اسلام میدید و از طرفی میترسید که این دعوت فراگیر شود، تصمیم به قتل
حضرت محمد صلی الله علیه و آله گرفت.
ابوطالب که متوجه این نقشه شد، به خاندانش دستور داد در
شعب ابوطالب ساکن شوند و برای آنجا نگهبان گذاشت مبادا کسی از قریش به پیامبر آسیبی برساند. او با سرودن اشعاری، حمایت جدی خودش را از رسول خدا اعلام میکرد.
از جمله برنامههای ابوطالب در راه حفظ جان گرامی پیامبر اکرم این بود که شبها وقتی همگان در شعب به خواب میرفتند، پیامبر را بیدار می کرد و او را از بسترش به بستر دیگری منتقل میساخت و
علی علیه السلام (فرزندش) را در بستر رسول خدا میخواباند.
علی علیه السلام به پدرش می گفت:« امشب که مرا در رختخواب پیامبر میخوابانی، من کشته خواهم شد.»
ابوطالب با سرودن اشعاری او را دعوت به صبر می کرد؛ علی علیه السلام نیز با سرودن اشعاری در جواب پدرش می گفت:« آیا مرا در راه یاری احمد (پیامبر اکرم) دعوت به صبر میکنی؟! به خدا سوگند آنچه گفتم از روی ترس و بیتابی نبود، بلکه میخواستم میزان وفای خودم را به پیامبر به تو نشان بدهم؛ بدان که من همواره از تو اطاعت می کنم.»
منابع:
- بحارالانوار، ج 35، ص 93 ------ مناقب