مأمون مقصودی از پیشنهاد خلافت و ولایتعهدی نداشت، جز اینکه بزرگی امام را در نظر مردم بشکند، لذا وقتی
حمید بن مهران به مأمون اعتراض کرد که« چرا این مرد گمنام را معروف کردی و نام این شخص از یاد رفته را دوباره بر سر زبانها جاری کردی ؟» مأمون در پاسخ گفت: « این مرد دور از چشمها بود و مردم را به خود دعوت می کرد.
ما او را ولیعهد خود کردیم تا مردم را به سوی ما دعوت کند و شیعیان دلباخته اش بفهمند که ادعاهای او پوچ است و خلافت مال ماست. ما ترسیدیم که اگر او را رها کنیم، شورشی بر پا کند که دیگر نتوانیم جلوی آن را بگیریم.
حالا بر فرض هم خطا کرده باشیم، درباره اش سستی را جایز نمی شمریم و او را کم کم از آن مقامی که در نظر شیعیانش دارد میاندازیم تا بدانند که او سزاوار خلافت نیست و سپس فتنه او را با کشتنش از میان بر می داریم.»
مراجعه شود به: