نگرش کلی
این جمله که تعریف پدیدههای علمی از مشکلترین امور میباشد، در ظاهر منسوب به
ارسطو است و چون اختلاف آرا و عقاید در
علوم انسانی امری بدیهی است. پس هر دیدگاه به نوعی تعریفی ارائه مینماید. در تعاریف جنگ نیز آرای زیادی دیده میشود.
تعریف جنگ از دیدگاه جامعه شناسان
- کنشهای متقابل اجتماعی : کنشهای متقابل اجتماعی از ارتباطات متقابل اجتماعی دو یا چند تن از افراد بشر پدیدار میگردد که بر دو نوعند.
- کنشهای متقابل پیوسته : کنشها به عنوان همکاری ، همانند گردی تعبیر میشود.
- کنشهای متقابل ناپیدسته : این نوع کنشها به رقابت ، سبقت ، ستیز و کشمکش منجر میشوند. بنابراین جنگ ستیزه خشن منظمی است که بین دو یا چند اجتماع مستقل اتفاق میافتد.
- گاستون بوتول : جنگ مبارزه مسلحانه و خونین بین گروههای سازمان یافته است.
- عقیده دورکهیم :
جنگ یک پدیده اجتماعی است. چون آفریننده تاریخ است و در عین این که تمدن میسازد، تمدن را از بین میبرد. به بیان دیگر جنگ مرزی است که مراحل مهم حوادث تاریخ را از هم جدا میکند.
- عقیده وبر :
وبر بر خلاف برخی از جامعه شناسان معتقد است که جوامع همواره مجموعهای هماهنگ نیستند و برای رسیدن به نظم و هماهنگی ناگزیر از نبرد و درگیری میباشند. وی نبرد را یک رابطه اجتماعی بنیادی میانگارد. رابطه اجتماعی نبرد به گونهای است که از طریق تحمیل اراده یکی از دو طرف درگیر بر طرف دیگر ایجاد میگردد.
او مبارزه را در همه جا و در تمام صحنههای زندگی اجتماعی میدید. اما حق تقدم را به سیاست خارجی داده و وحدت ملی را وجه نظر خود قرار میداد. او اعتقاد داشت که سیاست قدرت بین ملتها ، که جنگها مظهر و نمود ظاهری آنها میباشد، به منزله بازمانده حقایق سپری شده گذشته نیستند. بلکه شکلی از مبارزه برای بقا در بین طبقات و ملتها میباشند.
تعریف جنگ از دیدگاه مردم شناسان
از نظر آنها جنگ بین کلیه اقوام ابتدایی و در همه نقاط وجود داشته است و به منزله ابزاری برای حفظ استقلال اجتماعات کوچک ، علیه دشمنان به منظور
اظهار قدرت سیاسی یا برتری و سلطه بر دیگران بکار رفتهاست.
تعریف جنگ از دیدگاه فلاسفه یونان
- بطور کلی فلاسفه یونانی اعم از هراکلتیوس و افلاطون و ارسطو ، جنگ را ابزار مشیت الهی تلقی میکردند. بین بندگان و بردگان تفاوت ماهوی قائل بودند. دولت شهر را قبل از هر چیز سازمانی دفاعی و دژی جمعی میپنداشتند و جنگ را در راه حفظ حد و مرز آن امری ضروری و حتمی میشمردند.
- عقیده ابن خلدون درباره جنگ :
ابن خلدون رابطه انسان با انسان را با توجه به تجاوزگری ذاتی انسان تبیین میکند. به نظر وی خوی تجاوزگری تهدیدی برای اصل نظام تعاون و معیشت انسان است.
- عقیده خواجه نصرالدین طوسی :
خواجه نصرالدین طوسی عقیده دارد، همه انسانها علاقمند به زندگی راحت و بی دغدغه هستند. ولی امکانات موجود جوامع محدود است. بنابراین جنگ و درگیریها ، ناشی از همین ارضای غرایز و نفسانیات بشری است. بروز چنین شرایطی در جوامع به آنجا میانجامد که تنازع بقا و جنگ به اعماق جامعه کشیده شده و نسل آدمی در معرض انهدام و انقراض قرار میگیرد.
همچنین ببینید