منو
 کاربر Online
1095 کاربر online

تضادهای طبقاتی و مالکیت

تازه کردن چاپ
جامعه و علوم اجتماعی > علوم اجتماعی > جامعه شناسی
(cached)

سومین انتقاد وارد بر مارکس , در رابطه با منشاء طبقات اجتماعی و تضادهای طبقاتی با مالکیت وسایل تولید قرار می‌گیرد. مارکس منشاء طبقات اجتماعی و تضادهای طبقاتی را در مالکیت وسایل تولید جستجو می‌کنند و بدون شک در جامعه سرمایه‌داری اوایل قرن نوزدهم است که مارکس به پیوند ناگسستنی مالکیت و کنترل وسایل تولید منعقد شده است در حالی که تحولات بعدی سرمایه‌داری نشان داده است که این دو عامل قابل تجزیه شدن می‌باشند. در موسسات بزرگ کاپیتالیستی جدید , مالکیت بین هزاران سهام دار که هیچگونه کنترلی بر وسائل و ابزار تولید ندارند توزیع گردیده است و مسئولیت کنترل عملاً به عهده تکئوکراتها و بوروکراتهایی است که هیچگونه حق مالکیتی در موسسه تولیدی ندارند و در حقیقت بجای مالکیت وسائل تولید کنترل وسائل تولید بعنوان عامل اساسی و مسلط تضاد طبقاتی محسوب می‌شود.

کوتاه سخن آنکه "دارندرف" ضمن اینکه اشتباه مارکس در زمینه تضاد اجتماعی و طبقاتی را که خود تحت شرایط خان قرن نوزدهم صورت گرفته است مورد انتقاد قرار داده و تحلیل جدیدی از تضاد اجتماعی ارائه می‌دهد, خود نیز در تحلیل جوامعی که امروزه با توسل به ایدئولوژی "تطابقی" سعی در حفظ وضعیت موجود و نفی انقلابات شدید که مبارزه طبقاتی را منشاء ایجاد تغییراتی می‌داند که در عین حال به "سیستم موجود امکان ادامه حیات می‌دهد" می‌توان تحلیلی سکونی تلقی کرد که تابع شرایط خاص مقطع زمانی معینی از تحول جوامع سرمایه داری است "

در حقیقت چنانچه بخواهیم نظریات مارکس را در جملاتی خلاصه کنیم می‌توانیم موارد زیر را بر شمریم:

  • وجود طبقات تنها به مراحل خاص تاریخی در تحول تولید بستگی دارد.

  • نزاع طبقاتی الزاماً به دیکتاتروی بر ولتاریا منجر می‌شود.

  • دیکتاتوری پرولتاریا تنها مرحله ‌ای انتقالی است برای محو تمام طبقات و حصول به جامعه بدون طبقه مارکس نظام اجتماعی را متشکل از دو بخش می‌داند: بخش اول را رو ساخت اجتماعی نام نهاده و بخش دوم نظام تولیدی است که از نظر وی عنصر اساسی و پایه کل نظام محسوب می‌گردد. بخش اخیر خود بر دو قسمت تقسیم می‌شود: یکی نیروهای مولد و دیگری شیوه تولید , یا چگونگی بهره برداری از منابع طبیعی و ابزارها و دانشهای انسانی

نیروهای مولد نیز خود شامل دو بخش است :

  • وسایل و ابزار یا موفقیت فنی تولید که شامل منابع طبیعی , وسائل و ابزارهایی فنی و علوم و فنون بکار گرفته شده در تولید می‌شود.

  • نیروی کاری که با استفاده از مهارت و ابزار بکار تولید می‌پردازد , مسئله تقسیم کار و چگونگی استفاده از افراد و منابع تولید.

رو ساخت اجتماعی شامل نظام فکری و ایدئولوژیکی جامعه ,حقوق ,هنر ,ارزشها ,هنجارها و بطور کلی عناصر معنوی جامعه می‌شود.مارکس معتقد است که نظام اجتماعی در دوره ‌های تاریخی معین از عناصر متضادی ترکیب یافته و طبقات حاکم با توسل به زور سعی در حفظ نظام اجتماعی موجود می‌نمایند ولی بالاخره تضادهای درونی موجب تحول جامعه می‌گردد. بدین ترتیب مارکس دولت را دولت طبقاتی دانسته و آنرا وسیله‌ای برای اعمال و جبر و فشار بر اکثریت مردم جامعه در دست طبقه صاحب وسائل تولید تلقی می‌کرد و در مقابل طبقه مسلط(صاحب وسایل و ابزار تولید ) طبقه دیگری قرار دارد که فاقد مالکیت وسایل و ابزار تولید بوده و به همین دلیل در تمام ادوار تاریخ تضاد طبقاتی بین این دو طبقه وجود داشته است .



تعداد بازدید ها: 18939


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..