زندگی مسالمت آمیز با
تسامح و
تساهل فرق دارد.
اسلام، مسلمانان را با شرایط خاص به زندگی مسالمت آمیز با
کافران و مشرکان فرا خوانده است اما هرگز آنها را به تسامح و تساهل دعوت نکرده و نفرموده است: نسبت به کفار و مشرکین از در تسامح و تساهل وارد شوید بلکه اساس
قرآن بر عدم سازش با باطل و پیروان باطل است.
قرآن به پیامبر اسلام هشدارداده که هرگز کمترین انعطافی در برابر پیشنهادهای انحرافی مشرکان از خود نشان ندهد و با اهل باطل مداهنه نکند.
انسانهای حق مدار و هدفمند، اهداف مقدسی دارند که هیچ گاه حاضر نیستند بر سر آن معامله کنند و در آن رابطه، مداهنه و سازش نمایند. انسان متدین نه در مقام عمل و نه در مقام اعتقاد در برابر دشمنان و مرام های باطل، ضعف و سستی یا نرمش نشان نمی دهد و از مواضع ایدئولوژیکی و اعتقادی خویش در مقام عقیده، و از مواضع اصولی خود در مقام عمل، عقب نشینی نخواهد کرد.
دین اسلام با
فطرت انسان سازگار است و چون با فطرت انسان سازگار است قابل تحمل است و
احکام صعب و ناسازگار با ظرفیت انسان و جامعه ندارد. مطالب قرآن، سهل است و انجام آنها صعب و دشوار نیست ولی ثقیل است. ثقیل یعنی گران بار و سنگین و با محتوای غنی و بلند و چون محتوای قرآن، عمیق و غنی است، خفیف و تهی مغز و موهوم و مظنون نیست. قرآن در سطح عرف عامه نیست گر چه می توان مطالب و معارف بلند آن را برای درک همگان در حد عرف تنزل داد و با بیان روان و ساده، دیگران را از آن بهره مند کرد.
دین اسلام ، سهل و آسان است اما تساهل و تسامح در آن راه ندارد. زیرا تساهل و تسامح، وصف انسان و مذموم است که در قرآن از آن به مداهنه تعبیر شده است. ولی سهولت و سمحه، وصف دین و ممدوح است. چنانچه ثقیل بودن، وصف قرآن و ممدوح است ولی تثاقل وصف انسان است و مذموم