ما مرکبهای اعتباری داریم و مرکبهای حقیقی. مرکب اعتباری یعنی مجموع اشیائی که یک نوع همبستگی میانشان هست بدون آنکه شخصیت خود را از دست داده باشند و شخصیتشان در شخصیت «کل» مستحیل شده باشد. و مرکب حقیقی یعنی اجزاء مرکب، شخصیتشان در شخصیت «کل» مستحیل میشود. یعنی آن وضع سابق خودشان را ندارد. ماهیت خودشان را در واقع از دست میدهند و ماهیت جدید پیدا میکنند که همان ماهیت کل است.
حال این سئوال پیش می آید که انسان ازنوع مرکب حقیقی است و یا مرکب اعتباری ؟
شک ندارد که اگر ملاک بر نهاد و جسمهای افراد جامعه باشد جامعه یک مرکب اعتباری است.
این مقدار هست که انسان به هر حال یک موجود بالقوه است، جامعه است که به او فعلیت میبخشد، یعنی جامعه است که به انسان شخصیت روحی میدهد،انسان زبانش را از جامعه میگیرد، آداب و رسومش و افکار و عقایدش را از جامعهمیگیرد،جامعه است که ظرفیت روحی او را پر میکند و برایش شخصیت میسازد. او هم به نوبه خود در دیگران اثر میبخشد.
او صرفاً یک موجود منفعل نیست، یک موجود منفعل و فعال است.
افراد انسان روی یکدیگر تاثیر فرهنگی میگذارند و از مجموع افراد اجتماع که روی یک دیگر اثر میگذارند، یک مرکب حقیقی به وجود میآید به نام «قوم» یا «ملت»
پس انسانها از نظر فرهنگی دارای دو خود هستند:خود فردی و خود اجتماعی ،چنانچه در آب نیز اکسیژن و هیدروژن در یک حد خاصی از یکدیگر متمایز هستند ولی در یک حد دیگر و در یک سطح دیگر هر دو آبند و در آب بودن وحدت پیدا کرده اند و اگر اینها من خود را احساس می کردند دو من در خود احساس میکردند.
بنابراین در هر فردی واقعاً دو من وجود دارد:یک من فردی و یک من اجتماعی.