بنى اسراییل ، فرزندان اولاد
یعقوب پیغمبرعلیه السلام مىباشند که نخست زندگى چادر نشینى داشته، سپس
فراعنه مصر آنها را به سرزمین
مصر برده و مثل اسیران با آنها رفتار مىکردند تا اینکه خداوند به وسیله
حضرت موسىعلیه السلام آنان را از آن وضع نجات بخشید و براى سامان دادن به اوضاع ناهنجارشان کتاب
تورات را بر موسى نازل کرد.
- در زمان حضرت موسىعلیه السلام و عصر یوشح پیامبرعلیه السلام با پیشوا و امام خود مثل سایر مردم زندگى کرد. و ادامه حیات دادند اما بعد از آن امور زندگیشان به دست قضاتى چون «ایهود» و «جدعون» افتاد. سپس در دوران پادشاهان، بخت نصر پادشاه بابل، به سرزمین آنها لشکرکشى نمود. پس از گشودن بلاد یهودیان و تخریب شهرها، فرمان داد، تمام نشانهها و علایم دینى آنها را از بین برده و مسجدالاقصى را به خاک تبدیل نمودند. در این گیرو دار جنگ و نزاع، کتاب مقدس آنها تورات و تابوتى که جایگاه آن بود ناپدید شد. حدود پنجاه سال آنها در بابل زندگى مىکردند در حالى که از کتاب دینىشان خبرى نبود. تا اینکه کوروش پادشاه ایران بابل را فتح و اسیران بنى اسراییل را آزاد کرد.
- کوروش «عزرا» را که از نزدیکانش بود بر آنان حاکم نمود و دستور داد توراتى نوشته و مسجدالاقصى را دوباره بنا کند. عزرا در سال 457 قبل از میلاد بنى اسراییل را به بیت المقدس آورد و بعد در آن کتب عهد عتیق را (تورات امروزى) جمع آورى و تصحیح نمود. همین قضیه موجب شد که برخى از مورخان اروپایى در وجود حضرت موسى شک کنند و او را مثل حضرت عیسىعلیه السلام یک شخص افسانهاى بپندارند. با بیان این نکته تاریخى و مطالعه در متن تورات و تناقضهایى که در آن به چشم مىخورد معلوم مىشود که تورات فعلى (کتاب مقدس یهودیها) همان متن نازل شده بر حضرت موسى نبوده بلکه مقطوع السنه مىباشد.
- یهودیان کتابهاى مقدسى که فعلا در دست دارند 35 کتاب است. قرآن کریم به این نکته اشاره دارد که برخى از مطالب تورات حقیقى در کتابهاى مقدس آنها موجود است. ولى اغلب مطالب آن جعلى است به عنوان مثال اگر خواسته باشیم مصادیقى را بیان کنیم مىتوان نکاتى را در باب موضوع مورد بحث ارایه داد که مرحوم شهرستانى به آن اشاره دارد: « با توجه به اینکه در تورات، آمدن دو پیامبر صاحب شریعت را بشارت داده اما یهود مدعى است که شریعت، واحد است و آن هم به دست موسىعلیه السلام شروع و ختم گردید و قبل از موسى شریعتى نبود مگر حدود عقلى و احکام اصلاحى. نسخ نیز جایز نیست که بعدا شریعتى بیاید و شریعت یهود را از بین ببرد چون نسخ در امور، بدا است و بدأ هم بر خدا جایز نیست. در عین حال در تورات، دلالات و نشانههایى استبر اینکه شریعت پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله وسلم حق است و صاحب شریعت صادق.»
- این مطالب بخوبى بر انحصارگرایى و حصر انگارى یهود نسبتبه شریعتش دلالت دارد. مفسرین تورات (خاخامها) در تفسیر تورات گفتهاند:
«ارواح یهود از ارواح دیگران افضل است زیرا ارواح یهود جزء خداوند است. همچنانکه فرزند جزء پدرش مى باشد و روحهاى یهود نزد خدا عزیزتر است زیرا ارواح دیگر شیطانى و مانند ارواح حیوانات است.
بهشت مخصوص یهود است ولى جهنم جایگاه مسیحیان و مسلمانان است.» جالب این است که با همین عقیده و مبناى باطل با سایر اقوام در طول تاریخ روبرو مىشدند و الان نیز با افراد جوامع دیگر با همین دید تعامل دارند. چنین داعیهاى در حقانیت، آنقدر تزلزلش آشکار است که نیازى به اقامه دلیل در رد آن به نظر نمىرسد.
منابع
- فصلنامه نامه مفید شماره 12
- دکتر بوکاى، مقایسهاى میان تورات و انجیل، قرآن و علم، ترجمه ذبیح اله دبیر
- شهرستانى، الملل و النحل، ج 1، ص 220
- سید محمد شیرازى، دنیا بازیچه یهود، ص 104