کمدید رنگ و کور رنگی
بسیاری از مردم توانش کمتر از هنجار برای تشخیص رنگ دارند. آنان که می توانند رنگهای مختلف را ببینند اما در تشخیص رنگ آنها دشواری دارند گوئیم دچار کمدید رنگند. آنان که بکلی از دیدن رنگ ناتوانند گوییم کور رنگی کامل دارند این کسان کمیابند و همه رنگها برایشان درجات مختلف خاکستری است اما نوعی از کور رنگی که شایع است کور رنگی نسبت به سرخ و سبز است عده این نوع کسان در میان مردها بیشتر از زنهاست. کور رنگی برای آبی و زرد بسیار کمیابست.
درست نیست که بگوییم بعضی کسان همه رنگها را میتوانند ببینند و بعضی نمیتوانند یعنی تقسیم مردم به گروه مشخص از این لحاظ صحیح نیست توانش دید رنگها نیز در افراد شدت و ضعف دارد یعنی در یک سو کسانی هستند که توانش دید کامل دارند و در سوی دیگر کور رنگانی قرار دارند که هیچ رنگی را نمیتوانند ببینند و بین این دو قطب درجات مختلف از شدت و ضعف دارد.
انواع تستها برای آزمودن کوری رنگ ساختهاند یکی از بهترین آنها تست ایشیها را است که تصویر اول از آن گرفته شده است اگر این شکل را به کسی نشان دهید که نسبت به سرخ و سبز کوری رنگ دارد عدد 2 را در آن تصویر خواهد دید. آنکس که دید بهنجار دارد و عدد 5 را در آن میبینید. اگر به دقت به تصویر نگاه کنید خواهید دید دایرههایی که شکل 5 را ساختهاند از بقیه دایرهها از لحاظ رنگ اختلاف دارند اما درخشانی دایرههای متشکل آن همانقدر با هم اختلاف دارد که دایرههای دیگر و از این لحاظ بین آنها فرقی نیست. این اختلاف تصادفی درخشانی دایره موجب میشود که شخصی که کور رنگی دارد نتواند شکل 5 را ببیند دوباره به شکل نگاه کنید خواهید دید که عدهای دایرهها هستند که درخشانی متفاوت دارند و چنان پهلوی هم گرد آمدهاند که شکل را تشخیص میدهند این شکل عدد 2 است ممکن است در تشخیص شکل 2 دشواری داشته باشید زیرا آمادگی شما برای رنگ مانع از این امر میشود اما کسی که رنگها را نمیبینند و فقط درخشانی را تشخیص میدهد یعنی کوری رنگ دارد فوراً متوجه شکل میشود برای او 2 همانقدر مشخص و واضح است که 5 برای شما.
بسیاری کسان که گرفتار کوری رنگیند از نقیضه خود آگاه نیستند زیرا آموختهاند که رنگها را از روی درخشانی خاص هر یک نامگزاری کنند. مثلاً کسی که کوری رنگ سرخ و سبز دارد سرخ برایش معادل خاکستری سیر است پس هر چیز سرخی بنظر او خاکستری خاصی میآید. اما آموخته است آن را سرخ بنامد. به همین ترتیب کسی که کوری رنگ سبز دارد ممکنست پیراهن قهوهای را که دارای درخشانی معینی است سبز بخواند.
مناطق شبکیه مربوط به بینائی رنگ
چنانکه در تصویر دوم نشان داده شده است ناحیه معینی در روی
شبکیه نسبت به رنگ کاملاً کور است و ناحیه دیگر نسبت به سرخ و سبز بیحس است از این گذشته فقط نقطه خاصی در شبکیه بکلی کور است و آن را نقطه کور خوانده اند و در این نقطه است که
اعصاب چشم به شبکیه متصل می شوند.
برای تعیین ناحیه رنگ بین شبکیه و ناحیه نقطه کور دستگاهی بکار میبرند که پریمتر خوانده میشود و در شکل اول نمایانده شده است. آزمودنی یک چشم را میبندد و با چشم دیگر وسط پریمتر را نگاه میکند و از گوشه چشمش رنگ صفحه کوچکی را که آزماینده از آخرین نقطه خمیدگی پریمتر به سوی مرکز میآورد یا از مرکز به سوی آخرین نقطه میبرد میبیند.
فرض کنید که صفحه مزبور سرخ است در وسط شبکیه رنگ سرخ و سایر رنگها به آسانی دیده میشود بتدریج صفحه رنگی از خط دید وسط چشمها به سوی بیرون میرود تا بجایی که آزمودنی دیگر آن را به صورت سرخ نمیبیند بلکه رنگ خاکستری میبیند. عده درجاتی که بین مرکز پریمتر و این نقطه قرار دارند یادداشت میشوند. آنگاه صفحه را از بیرون خمیدگی به سوی وسط میآورد و نگرنده وقتی رنگ سرخ را میبیند گزارش میدهد و این محل نیز درجهاش تعیین میگردد.
این رویه ممکن است برای رنگهای مختلف روی همین محور تکرار شود و یا محورهای دیگری برای این منظور برگزیده شود نواحی رنگ با نوع نوری که در آزمودنی تاثیر میکند تفاوت میپذیرد و نیز افراد مختلف از این لحاظ باهم تفاوت دارند.
اندازه گیری دید رنگ چشم
وقتی نور ثابت باشد نتایجی که از اندازه گیری دید رنگ پیرامونی چشم بدست آمده است از این قرار است:
همه رنگها در وسط میدان دیده میشود وقتی رنگ سرخ یا سبز از مرکز میدان دید به سوی محیط حرکت کند بجایی میرسد که دیگر به صورت رنگ دیده نمیشود وسعت میدان دید زرد و آبی بیشتر است اما اینها هم وقتی بسوی خارج مرکز میدان دید حرکت کند بجایی میرسند که دیگر به صورت رنگ مشهود نیستند اما در پیرامون میدان دید جایی که دیگر رنگها تشخیص داده نمی شوند شخص نور خاکستری و سفید را میبیند تا اینکه بجایی میرسیم که بکلی دید پیرامونی چشم تاریک میشود.
شکل دوم نشان میدهد که چگونه نقطه کور را در چشم می توان دید.
مباحث مرتبط با عنوان