پلورالیسم به معنای آیین کثرت یا کثرت گرایی است که در حوزه های مختلف
فلسفه دین ،
فلسفه هایی از اخلاق ،
حقوق و
سیاست ، کاربردهای متفاوتی دارد که حد مشترک همه آنها ، به رسمیت شناختن
کثرت در برابر
وحدت است.
- چنانکه در فلسفه عده ای به هیچ گونه جهت وحدتی در موجودات قائل نیستند و از این نظریه به کثرت وجود و موجود تعبیر می شود. نقطه مقابل آن نظریه کسانی است که وحدت گرا بوده ، یا منکر هر گونه کثرت شده اند ( وحدت وجود افراطی ) و یا قبول کثرت ، وحدت را نیز پذیرفته اند .
- در فلسفه اخلاق نیز کسانی مبدأ و معیار خوبی و بدی اخلاقی را واحد و عده ای کثیر دانسته اند. قول اخیر پلورالیسم اخلاقی است که گاهی آن را به نسبی گرایی اخلاقی و این که ارزش ها قابل ارجاع به یکدیگر نبوده و قابل استدلال نیستند ، تفسیر کرده اند.
- پلورالیسم سیاسی به این معنا است که اقتدار همگانی در میان گروههای متعدد و متنوع پخش شود، تا این گروه ها مکمل یکدیگر بوده دولت به حفظ توازن طبیعی میان آنها بسنده کند و حاکمیت مطلق در دست دولت یا هیچ فرد یا نهادی نباشد.پلورالسم سیاسی را یکی از اصول بنیادی دمکراسی لیبرال می دانند، و این البته به گفته ماکس وبر ، جامعه شناس معروف آلمانی ، نمونه ای آرمانی جامعه پلورالیستی است که گویا تحقق نیافته است. در عرف جامعه شناسی ، پلورالیسم عبارت است از : جامعه ای که از گروههای نژادی مختلف یا گروههایی که دارای زندگی سیاسی و دینی مختلف می باشند، تشکیل یافته است.
منابع
- علی ربانی گلپایگانی ، تحلیل و نقد پلورالیسم دینی
- کتاب نقد، شماره 4 ، ص 14
- اندیشه حوزه ، شماره 6 ، سال نهم
برای مطالعه تکمیلی بخوانید