پسران امیر تیمور
« 872-794 ق / 1468-1392 م»
تیمور چهار پسر به نامهاى: «
غیاث الدین جهانگیر»، «معزالدین عمر شیخ»، «جلال الدین میرانشاه»، و «معین الدین شاهرخ» داشت که از میان آنان؛ دو تن در زمان حیات تیمور دار فانى را وداع گفتند، فرزند دیگرش میرانشاه نیمه دیوانه و واپسین پسرش
شاهرخ، پس از یک درگیرى طولانى، جانشین قلمرو
تیموریان شد به طورى که دورهاى از اعتلاى هنر ایران را پایه گذاشت.
عمر شیخ پسر تیمور
«796 - 794 ق / 1394 - 1393 م»
عمر شیخ یکى از پسران
تیمور بود که همواره همراه پدر در جنگ حضور داشت. وى در پایان یورش سه ساله، در دفع شورش
خوارزم کوششهاى فراوانى نمود، اما چون اوضاع
ماوراءالنهر نامساعد گزارش شده بود، به همین خاطر براى آرام کردن اوضاع به آن دیار رفت.
در یورش پنج ساله تیمور که منجر به فتح
فارس و کشته شدن شاهزادگان
آل مظفر شد «رجب 595 ق / مه 1393 م»، تیمور فارس را به پسر خود عمر شیخ واگذار کرد و خود از آن جا عازم
بغداد شد.
مرگ عمر شیخ :
عمر شیخ هنگام اقامت تیمور در بغداد که به منظور تقویت سپاه و تدارک اسباب حمله به
مصر و
شام( یا همان سوریه و لبنان فعلی ) بود، از فارس به دیدار پدرش آمد، اما در نزدیکى بغداد به وسیله یاغیان محلى کشته شد «ربیع الاول 796 ق / ژانویه 1394 م». که این واقعه به شدت موجب تألم و تأثر تیمور شد. به همین خاطر او پس از قتل عمر شیخ، حکومت فارس را به نوهاش،
پیر محمد جهانگیر واگذاشت.
غیاث الدین جهانگیر
وفات 799 ق / 1377 م
تیمور از 9 زوجه خود، صاحب فرزندان متعددى با نوادگان بسیار شد که از میان پسرانش غیاث الدین جهانگیر ، فرزند ارشدش بود. وى در اوایل سلطنت تیمور و به سال 799 ق / 1377 م درگذشت.
تیمور هنگام مرگ ، فرزند این پسرش را یعنی
پیر محمد جهانگیر به جانشینی خود برگزید .
جلال الدین میرانشاه تیمورى
« 810- 799 ق / 1408-1396 م
تیمور در پایان یورش پنج ساله خود و به هنگام بازگشت به
سمرقند، آذربایجان و ولایات غربى ایران را به پسرش جلال الدین میرانشاه سپرد.
ولى چندى بعد در پایان لشکرکشى به
هند، خبرهایى از آذربایجان به تیمور رسید که حاکى از آشفتگى اوضاع و ادامه اغتشاشات در ایران بود.
اختلال حواس میرانشاه :
پسرش میرانشاه که حکومت آذربایجان به او واگذار شده بود به سبب آسیبى که از پیشامد سقوط از اسب به مغزش وارد آمد، دچار پریشانى حواس شد.
بعد از این حادثه، میرانشاه به کارهاى بى رویهاى دست زد که با این اعمال خود، اداره حکومت را دچار مشکل و اختلال نمود. به طورى که در آن آشفتگى و پریشان حالى، بخش عمدهاى از عواید خزانه را تلف و عدهاى از بزرگان شهر را به قتل رساند.
همچنین برخى از ابنیه را نیز ویران نمود. او حتى به تحریک مخالفان، قبر
خواجه رشیدالدین فضل الله را نبش کرد و باقى جسد او را در قبرستان یهودیان دفن کرد.
با این حال میرانشاه به مجرد آگاهى از حرکت تیمور، بر سبیل پوزش به اردوى پدر آمد. به این ترتیب تیمور او را از حکومت معزول کرد و پسر میرانشاه یعنی
میرزا ابابکر را به جاى او به امارت برگزید.
از طرفى عدهاى از مصاحبانش هم که در این جریانات مهم به تشویق و الزام او در این اقدامات شده بودند به خصوص که برخى از آنان از جمله علماء و موسیقى دانان عصر محسوب مىشدند، به اتهام دخالت در این بى رسمیها به امر تیمور، توقیف و بلافاصله تسلیم دارِ مجازات شدند.
میرانشاه بعد از مرگ تیمور:
پس از مرگ تیمور، نواحى غربى
ایران از آذربایجان ( به توضیح بالا توجه بفرمائید ) تا
گرجستان که جزو قلمرو میرانشاه محسوب مىشد، همچنان تحت نظارت پسرانش میرزا ابابکر و امیر زاده محمد عمر، اداره مىشد .
این نواحى به علت اختلال میرانشاه و اختلاف فرزندانش، همچنان دستخوش آشفتگى و پریشانى بود. چون
امیر زاده محمد عمر، برادر خود میرزا ابابکر را دستگیر کرد و در سلطانیه به زندان انداخت، این عمل باعث ترس و هراس میرانشاه از او شد به همین خاطر به خراسان پناه برد و بر خلاف میل باطنىاش نسبت به شاهرخ تیمورى از در طاعت و انقیاد درآمد «808 ق / 1405 م».
تا این که چندى بعد به اصرار و الزام میرزا ابابکر به آذربایجان برگشت و سرانجام در جنگى که بین او و
قرا یوسف ترکمان رخ داد، به قتل رسید «ذى القعده 810 ق / آوریل 1408 م»