پادشاهی شو- سین
امرـ سین هیچ گونه فعالیت ساختمانی را در
شوش بر عهده نگرفت، اما چندین لوح گلین از زمان جانشین او،
شو ـ سین (2029 ـ 2037 پ م) در شوش به دست آمده است. وی بر خلاف فروتنی شولگی در برابر ایزد بزرگ شوش این ـ شوشینک ، خود را مغرورانه «شو ـ سین دارگونه، محبوب
ایزد انلیل، سلطان نیرومند؛ پادشاه اور و چهار گوشه جهان» خواند.
در ششمین سال سلطنت پادشاهی شو ـ سین، برای نخستین بار از زمان سقوط پادشاهی آوان در دویست سال پیش، یکی از پادشاهان سیماش چهره خویش را از تاریکیهای تاریخ آشکار ساخت. نام این پادشاه گیرنم است. فهرست شاهان شوش وی را نخستین پادشاه از شاهان دوازده گانه سیماش به حساب میآورد، اما این موضوع با شواهد تاریخی منطبق نیست. لوح با ارزشی از شوش به دست آمده که هم زمانی این سلطان را با شو ـ سین به اثبات میرساند. در این لوح آمده که نماینده گیرنم در دربار اور تعدادی گوسفند را از شو ـ سین دریافت میدارد.
شوـ سین نیز همچون پدر خویش
شولگی یکی از دختران خود را به همسری فرماندار انشان داد. در دومین سال پادشاهی شوـ سین ( 2036 پ م ) نمایندهای از سوی همین فرماندار به نام
دهبیسلهوب ، فرزند اکوت به پایتخت اور وارد شد و شاهزاده خانم را در یک سفر طولانی به سمت
فارس (بیضا) همراهی کرد. این شاهزاده خانم به همراه خود مقدار زیادی کوزههای روغن، کره، خامه، دوغ و غیره حمل میکرد.وی به دشواری میتوانست حدس بزند که سی سال بعد برادرش ایبی ـ سین به صورت زندانی همین مسیر را خواهد پیمود.
این شاهزاده خانم به انشان میرفت تا به عقد ازدواج فرماندار آن منطقه درآید. شو ـ سین که اقدام به تحکیم پایههای موقعیت خویش کرده بود؛ در طول نه سال تنها دو بار برای سرکوبی کوهنشینان
زاگرس لشکر کشید. لشکرکشی نخست محققا" برای به دست آوردن غنایمی چون
مس،
قلع، و مفرغ بوده است که به
معبد خدایان عمده در نیپور حمل گردید. از طلایی که وی به غارت برده بود، دستور داد تا پیکرهای زرین از او ریخته شود. زیرینگو، فرماندار زَیُشلی (در کتیبه ایلامی زَپرس) اسیر و به اور برده شد. زیشلی احتمالا" محلی در کوههای
لرستان، در غرب
خرم آباد، بر ساحل
کرخه علیا بوده است. دومین لشکرکشی که احیانا" خود شوـ سین در آن شرکت نداشت، عمدتا" علیه زیشلی تدارک دیده شده بود، چرا که ایندتو، فرماندار جدید آن خود را با دیگر شاهزادگان سرزمینهای کوهستانی متحد کرده بود. تمامی یازده فرمانداری که با یکدیگر متحد شده بودند دستگیر و در سال پایانی سلطنت شوـ سین (2029 پ م ) به
بینالنهرین برده شدند. فعالیتهای ساختمانی شوـ سین در زمینهی معبد سازی در
شوش تسلط او بر منطقه را به خوبی آشکار میسازد.
<table dir align=left>
<tr>
<td>
عکس پیدا نشد
</td>
</tr>
<tr>
<td dir align=middle>
دو تندیسک زرین و مسین نذرکنندگان
</td>
</tr>
<tr>
<td dir align=middle>
دوره ایلام میانی, حوالی 1200 پیش از میلاد
به دست آمده از ترانشه شماره 27
</td>
</tr>
<tr>
<td dir align=middle>
حفاری توسط مورگان 22 فوریه 1904 م.
</td>
</tr>
<tr>
</tr>
<tr>
</tr>
</table>
پادشاهی ایبی-سین
اما هنگامی که ایبی ـ سین، فرزند جوانتر شوـ سین در سال 2028 پ م به حکومت دودمان سوم اور رسید، در ایلام احساس شد که زمان آزادی نزدیک شده است. در سومین سال سلطنت ایبی ـ سین، شوش از فرمانهای دربار اور سر باز زد و در سال 2020 پ م بود که پادشاه سیماش از قدرت خویش برای حمله به سرزمینهای پست جنوب بینالنهرین اطمینان کافی حاصل کرد.
اکنون دیگر ازدواج چهار سال پیش دختر
ایبی ـ سین با توکین ـ هُتْ ـ میگریش فرماندار زیشلی برای او ثمری نداشت. پادشاه سیماش شهرهای شوش، ادامدون و آوان در شمال شرق را متصرف شد. ایبی ـ سین که اینک تنها مانده بود تصمیم به مقابله با پادشاه سیماش گرفت. پس از زمینهسازیهای مذهبی لازم با سپاهی عظیم به ایلام آمد و شهرهای یاد شده را باز پس گرفت. پادشـاه سیماش دستگیر و به اور فرستاده شد. در یکی از منابع
سومری نام او ابنیلوا ثبت شده است. اما فهرست شاهان شوش او را ابنی ـ لوهن میخواند که ظاهرا" جانشین گیرنم بوده است.
پنج سال بعد، به احتمال در سال 2016 پ م ، به رغم کاهش قدرت دودمان سوم اور در بین النهرین ، ایبی ـ سین بار دیگر به ایلام که اینک سر به قیام برداشته بود، لشکر کشید. وی این بار به هوهنور حمله کرد. چهاردهمین سال سلطنت ایبی ـ سین به «سالی که وی در آن با سپاهی عظیم بر هوهنور و سرزمین انشان تاخت و آنها را مطیع نمود» نامگذاری شده است.
حمله به جلگه ی شوش
این لشکرکشی آخرین کوشش دودمان رو به زوال سوم اور برای در بند نگه داشتن جلگه شوش بود. حملههای قبایل سامی آموریان غربی و فرار ایشبی ـ ارا، فرماندار منصوب سومریان در ماری قدرت ایبی ـ سین را تحلیل برد. از این رو، پادشاه جدید سیماش در اتحاد با شاهزاده زیشلی و دیگر مردمان کوهنشین سو توانست بار دیگر به جنوب بینالنهرین حمله برد. ایبی ـ سین که ناامیدانه در اور به دفاع از خود پرداخته بود، مجبور شد «کاخ خویش را ترک گفته، از راه کوه سبوم به سرزمین ایلام، به انتهای انشان برود» پس از اسارت ایبی ـ سین، به ادعای اوریان، ایلامیها به کمک مردم سو، شهر او را به تلی از خاک بدل کردند. پادشاه سیماش سپاه خود را در معبد بزرگ شهر اور مستقر کرد. پیکره نانا،
ایزد ماه سومری ، و دیگر خدایان به همراه ایبی ـ سین به انشان برده شد. ایبی ـ سین در تبعیدگاه خویش در ایلام درگذشت.
<table dir align=left>
<tr>
<td>
عکس پیدا نشد
</td>
</tr>
<tr>
<td dir align=middle>
نقش برجسته سفالین
</td>
</tr>
<tr>
<td dir align=middle>
انسان با پیکر گاو و درخت نخل و کتیبه شیلهک این شوشی ناک
حفاری توسط مکونم 1921 – 1913 م
</td>
</tr>
<tr>
<td dir align=middle>
حفاری توسط مکونم 1921 – 1913 م
</td>
</tr>
<tr>
</tr>
<tr>
</tr>
</table>
متأسفانه در هیچ یک از مدارک موجود نام پادشاه سیماش که پادشاهی اور را منقرض کرد، برده نشده است. فهرست شاهان شوش در این باره قابل اعتماد نیست، زیرا در این فهرست میان گیرنم و انپی ـ لوهُنً نام سه پادشاه که به ترتیب به سلطنت رسیدند، برده نشده است. پس از انپی ـ لوهُن نام پادشاهی به اسم کیندتو برده شده، حال آن که یکی از پادشاهان سیماش که نام او در فهرست نیامده میبایستی پیش از وی قرار گیرد. این پادشاه پس از انپی ـ لوهُن و پیش از کیندتو حکومت کرده است. چنین مینماید که فاتح
ایبی ـ سین باید هوتران ـ تمتی بوده باشد.
نام این پادشاه در خاطره نسلهای بعدی ایلامی باقی ماند. در سده دوازدهم پیش از میلاد شیلهک ـ این شوشینک نام او را در جدول اجداد خویش قبل از چهار پادشاه سیماش که در آن زمان شناخته شده بودند، ذکر میکند. برای نامی که شایستگی پیشاهنگی فهرست شاهان را داشته باشد، صاحب نام میبایست کاری بس عظیم چون سرنگونی پادشاهی اور را به انجام رسانیده باشد. این نظریه کاملا" با نام سالی که بر لوحی از شوش به دست آمده مطابقت دارد؛ سالی که در آن
هوتران ـ تمتی فرمان داد تا پیکرهای از جنس مفرغ ساخته شود. به احتمال، این پادشاه پس از
انقراض سلسله سوم اور پیروزمندانه به شهر شوش وارد شد و فرمان داد تا پیکرهای از وی بسازند و آن را برای سپاهی به معبد این ـ شوشینک اهدا کرد (حدود 2005 پیش از میلاد).
<table dir align=left>
<tr>
<td>
عکس پیدا نشد
</td>
</tr>
<tr>
<td dir align=middle>
مهر استوانه ای با نقش بز کوهی و درخت
دوره ایلام آغازین
حوالی 2900 – 3100 پیش از میلاد
حفاری توسط مورگان
</td>
</tr>
<tr>
<td dir align=middle>
مهر استوانه ای با نقش بز کوهی و درخت
</td>
</tr>
<tr>
<td dir align=middle>
دوره ایلام آغازین
</td>
</tr>
<tr>
<td dir align=middle>
حوالی 2900 – 3100 پیش از میلاد
</td>
</tr>
<tr>
<td dir align=middle>
حفاری توسط مورگان
</td>
</tr>
<tr>
</tr>
<tr>
</tr>
</table>
اور در دست بین النهرین
به هر صورت ایلام در دوره پادشاهان سیماش نتوانست به زندگی مستقلانه خود ادامه دهد. اور به دست شاهزادگان توانایی چون ایشبی ـ ارا بار دیگر به تصرف بینالنهرین درآمد. سیزده سال پس از سقوط اور به دست ایلامیها، ایشبی ـ ارا بر ایلام استیلا یافت و پس از چند سال دختر خویش را به عقد ازدواج
نایب السلطنه هوت سیمیتی در آورد. وی که یک ایلامی بود شاید پسر هوتران ـ تمتی بوده باشد. همین مدارک جزیی نشان میدهد که وارثان پادشاهی اور همان سیاست قدیمی بینالنهرین را در مورد ایلام معمول داشتند که عبارت بود از فشار نظامی به همراه ازدواجهای سیاسی.
پادشاهی ایندوتوی یکم
پس از کیندتو (حدود 1970 تا 1990 پیش از میلاد) که چهره وی چندان شناخته شده نیست، شخصیت شناخته شدهای به نام ایندتوی یکم با عنوان پادشاه سیماش بر تخت شاهی مینشیند. نام کامل این پادشاه در فهرست شاهان شوش ایندتو ـ این ـ شوشینک آمده است.
هنگامی که ایندتوـ این ـ شوشینک یا ایندتوی یکم، به پادشاهی سیماش رسید (حدود 1970 پیش از میلاد) طبق رسم آن دوران، فرزند خویش تن / دُن ـ روهوراتیر را به فرمانداری شوش گمارد. وی همچنین مِ ـ کوبی دختر
بیلالاما ، فرماندار اشنونا را به همسری او درآورد. عروس بابلی ظاهرا" جهیزیه زیاد و پر بهایی را با خود به شوش آورد، چرا که وی در شوش معبد ویژهای را برای اینانا به عنوان ایزدبانوی مقدس ارگ برپا ساخت. پدر شوهر وی یعنی ایندتوـ این ـ شوشینک، در آن هنگام عنوان "پادشاه سیماش و ایلام" را داشت. این پدر و پسر بناهای مقدس چندی را در شوش احداث کردند. این موضوع از روی کتیبه آجری به دست آمده، اثبات میگردد. در حدود یک هزار سال بعد شیلهُک ـ این ـ شوشینک، به هنگام بنای معبدی برای این ـ شوشینک، از آنان به عنوان معماران ممتاز قدردانی کرد.
حوالی 1945 پیش از میلاد، تنً ردُنً ـ روهوراتیر به جای پدر بر تخت شاهی تکیه زد. نتیجه ازدواج او با شاهزاده خانم بابلی، مِ ـ کوبی، پسری بود که در حدود 1925 پیش از میلاد با عنوان ایندتوی دوم جانشین پدر گردید. ایندتوی دوم نیز فعالیتهای سازندگی وسیعی را در شوش برعهده گرفت. کتیبهها نشان میدهند که وی حصار پیرامون معبد را بازسازی کرد.
<table dir align=left>
<tr>
<td>
عکس پیدا نشد
</td>
</tr>
<tr>
<td dir align=middle>
مجسمه ایزدبانو ناروندی / نارونته
</td>
</tr>
<tr>
<td dir align=middle>
کتیبه به خط میخی اکدی و ایلامی
</td>
</tr>
<tr>
<td dir align=middle>
حوالی 2100 پ.م
</td>
</tr>
<tr>
</tr>
<tr>
</tr>
</table>
پادشاهی ایندتوی دوم
شاهان بعدی ایلامی که میدانیم اطلاعات قابل اعتمادی را درباره پیشینیان خود در اختیار داشتند، ایندتوی دوم را آخرین پادشاه سیماش از این دودمان معرفی میکنند. در حقیقت به نظر میرسد که آخرین شاهان این دودمان نیروی خود را از دست داده باشند؛ اگر غیر از این میبود آنوم ـ موتابیل ، نایب السلطنه دِر (همان بدره امروزی)، معاصر بیلالاما فرماندار اشنونا (یک حکومت نشین محلی در منطقه مصب رود دجله و دیاله) هرگز قادر نمیبود ادعا کند که سپاه انشان، ایلام، و سیماش را در هم کوبیده و ورهشه را به تصرف درآورده است. این ضعف بنیه داخلی سیماش با لشکرکشی گونگونوم، پنجمین فرمانروای
لارسا به باشیمی در حدود سال 1930 پ.م تأیید میگردد. باشیمی به احتمال در همسایگی باشت امروزی (میان بهبهان و فهلیان) قرار داشته است.
در سال بعد،
گونگونوم، سخن از پیروزی دیگری در انشان به میان میآورد. شاهزاده لارسا مسلما" قادر بود نفوذ دیرپایی را در شوش به دست آورد؛ زیرا لوح به دست آمدهای از شوش، نفوذ این شاهزاده را در شانزدهمین سال فرمانروایی نشان میدهد.
اِپُرًتی جانشین ایندتوی دوم
در الواح نیاکان پادشاهان آوان ایلام میانی، شخصی به نام اِپُرًتی بلافاصله جانشینی ایندتوی دوم میشود. از آنجا که درباره اجداد این شخص سکوت اختیار شده، پس میتوان احتمال داد که وی بنیانگذار دودمان جدیدی در ایلام بوده است. پنجمین پادشاه از این دودمان، معاصر حمورابی پادشاه بابل (1750 ـ 1792پ.م) بود. اگر زمانی برابر هفتاد و پنج سال برای این پادشاه در نظر گرفته شود، پادشاهی سیماش میبایستی حوالی 1860 پیش از میلاد از میان رفته باشد؛ هر چند دانسته نشده که در فاصله زمانی بین 1910 تا 1860 پ.م کدام یک از پنج پادشاه یاد شده در سیماش فرمانروایی داشتند.
در مورد سیماش به فهرست پادشاهان شوش نمیتوان اعتماد کرد. این فهرست یازدهمین پادشاه را ایندتو ـ نپییس و دوازدهمین را که آخرین پادشاه این دودمان است،
ایندتو ـ تمتی ثبت کرده است. تاریخ مطلب زیادی درباره ایشان در اختیار قرار نداده چرا که منابع بینالنهرین در تمام طول این دوران درباره ایلام سکوت اختیار کردهاند؛ این امر نشان میدهد که در زمان شکلگیری پایههای امپراتوری
حمورابی، شوش و سرزمینهای مرتفع جنوب غربی و ایران به حال خود رها شده بودند.
از این رو سقوط پادشاهی سیماش همچون پایان پادشاهی اوان میبایستی در طول همان سالهای تاریک اتفاق افتاده باشد. دودمان بعدی «پادشاهان انشان و شوش» را، اِپُرتی بنیان گذاشت و فرزند وی
شیلهه قدرت آن را استحکام بخشید.