قوم آشانتی
در سال 1695م مردمان آشانتی به رهبری
آسانتاهن و تحت یک پادشاهی واحد متحد شدند. در 150 سال بعد پادشاهی آشانتی یک قدرت اصلی میان دولتهای غرب آفریقا بود .ثروت آشانتی از راه تجارت
طلا و
برده که آنان با دیگر دولتهای آفریقایی و اروپاییان انجام می دادند ، به دست می آمد.
|
چهارپایه آشانتی
این چهار پایه در فرهنگ آشانتی مهم به شمار می رفت . چهارپایه طلایی نشان وحدت آشانتی بود.
|
16550م
قبایل و گروههای مختلفی که مردمان آشانتی را تشکیل می دادند ، برای دفاع از خود در برابر دولت همسایه ،
دنکیرا ، اتحاد ناپایداری را تشکیل دادند.
1695
قوم آشانتی ،طی یک لایحه رسمی اتحاد ،تحت رهبری آسانتاهن شاه واحد ، بصورت یک ملت نمونه درآمد.
1701-1698
آشانتی ها به جنگ با مردم دنکیرا رفته و آنها را شکست می دهند . شکست دنکیرا آشانتی ها را به ساحل غنای کنونی می رساند و تجارت با
هلندیان در المینا را برایشان ممکن می سازد.
1764
اوسی کوادوو به عنوان آسانتاهن منصوب می شود . در دوران فرمانروائی او (77-1764م) نظام حکومتی به میزان زیادی اصلاح می شود . سربازان آشانتی با شکست دادن دولتها و قبایل دیگر وسعت امپراتوری را گسترش می دهند.
07-1806
یک سلسله عملیات بر علیه مردم فانتی ، قبیله همسایه انجام می شود که آشانتی ها پیروز می شومند . امپراتوری آشانتی به بیشترین وسعت خود می رسد .
31-1824
جنگ میان
بریتانیا (که در این دوره بزرگترین قدرت استعماری می باشد) و آشانتی ها در می گیرد . پیمان صلح امضا شده ، اما روابط میان آن دو تیره می ماند.
74-1873
مجددا میان بریتانیا و آشانتی ها جنگ در می گیرد و نیروهای بریتانیایی ،کوماسی ، پایتخت امپراتوری آشانتی ، را تصرف می کنند . صلح مشروط توسط بریتانیا بر آشانتی ها تحمیل می شود .
1874
استانهاس جنوبی (آشانتی ها) توسط بریتانیا ، رسما به مستعمره ساحل طلایی ضمیمه می شوند.
1896
به منظور جلوگیری از نفوذ
فرانسه یک هیئت بریتانیایی به کوماسی رفته و پادشاهی آشانتی را تحت الحمایه بریتانیا می سازند.
1900
پادشاهی آشانتی به عنوان بخشی از
غنا توسط بریتانیا ، به آن کشور الحاق می گردد .
1902
پادشاهی آشانتی به عنوان مستعمره پادشاهی بریتانیا اعلام می شود .
وقتی اوسی توتو در سال 1695م نخستین آسانتاهن پادشاه گردید ، پایه های پادشاهی جدید را با سازماندهی مجدد ارتش تقویت کرد.به هر یک از قبایل اصلی آشانتی ، اداره بخشهای بزرگی از ارتش محول شده بود. آنها در طی دوران جنگ با کمک یکدیگر نیروی جنگی انعطاف پذیری را تشکیل می دادند که موثرتر از نیروهای ناکار آمدی بود که از طرف دیگر دولتهای آفریقا مورد استفاده قرار می گرفت.
اصلاح حکومت
موفقیت ارتش آشانتی در قرن هجدهم سرزمینهای جدید را تحت کنترل آشانتی ها در آورد .این افزایش متصرفات نیاز به نظام حکومتی جدیدی داشت تا مانع از این شود که آسانتاهن کنترل خود بر پادشاهی را از دست بدهد ؤ بویژه آنکه همیشه دیگر روسای آشانتی آماده بودند تا اقتدار او را از بین برند . در سال 1764م اوسی کوادوو آسانتاهن پادشاه شد. او گارد ملی را ، که از مردان وقادار به او تشکیل شده بود ، تشکیل داد . اگر آنان لیاقت نشان می دادند ، می توانستند به ریاست منصوب شده و سپس دیگر روسای قبیله راتحت نظر بگیرند.
تجارت و رفاه
نظام حکومتی کارآمدی که توسط آشانتی ها ، بر پا گردید به آنها کمک کرد تا ثروت عظیمی را بدست آورند . آنان تجارت با دیگر دولتهای آفریقای غربی و همچنین
اروپاییانی که در طول ساحل ، در قرن هجدهم مراکز تجاری تاسیس کرده بودند را توسعه دادند . مقادیر عظیم طلا به خزانه پادشاه آشانتی اضافه می گردید . تخمین زده می شود که او در حدود 1134
کیلوگرم (40000اونس) طلا که امروزه به ارزش 2 میلیارد
دلار می باشد ، به دست آورده بود . علاوه بر ثروت ،آشانتی ها بدلیل داشتن
دانشمندان و مدیرانی توانا مشهور بودند . کوماسی ، پایتخت کشور آنها ، تمام بازدیدکنندگان را ، از جمله اروپاییانی که سرگرم تجارت با آشانتی ها بودند ، تحت تاثیر قرار می داد .
حقایق ثبت شده
اوسی توتو و مشاور مذهبی او ، اوکومفو آنوکی به منظور اتحاد قوم آشانتی گردهمایی بزرگی را تشکیل دادند. آنوکی در مقابل دیدگان مردم چهار پایه ای پوشیده از طلا را از آسمان به پایین آورد. او به آنها گفت که چهار پایه روح آشانتی را در خود دارد و برای آنکه ملتی بزرگ شوند باید متحد باشد و اوسی توتو رابه رهبری خود بپذیرند . از آنوقت به بعد ، چهار پایه طلایی نشان وحدت آشانتی گردید.