در نیمه
جمادی الاول سال دوم هجری به پیامبر گزارش رسید کاروان
قریش به سرپرستی
ابوسفیان از
مکه به
شام میرود. پیامبر برای تعقیب کاروان تا ذات العشیره رفت ولی به کاروان نرسید.
چون ثروت مسلمانان مهاجر مقیم
مدینه از طرف قریش مصادره شده بود، پیامبر به اصحاب خود فرمود:« ای مردم! این کاروان قریش است. میتوانید برای تصرف اموال قریش از مدینه بیرون بروید؛ شاید گشایشی در کار شما رخ دهد.»
در
ماه رمضان سال دوم هجرت پیامبر با 313 نفر برای مصادره اموال قریش از مدینه بیرون آمد و کنار چاه بدر توقف کرد. ابوسفیان که از حضور پیامبر و یارانش مطلع شده بود با یک نقشه تبلیغاتی، مردم قریش را برای رویارویی با پیامبر و یارانش تحریک کرد. و از سوی دیگر، با خبریابی از راههای مختلف توانست کاروان تجارتی قریش را از دست پیامبر و یارانش نجات دهد. اما
ابوجهل با سخنان فریبنده خویش، قریش را بر انگیخت که برای قدرتنمایی به منطقه بدر بروند، و به این ترتیب، زمینه تحقق
جنگ بدر را فراهم شد.
منابع:
- فروغ ابدیت، ج1، صص311-399
- سیره ابن هشام، ج2
مراجعه شود به: