عقد پيمان صلح با عثمانى مطابق شرايط ايران
«1027 - 1029 ق / 1618 - 1620 م»
خليل پاشا صدر اعظم و سردار سپاه عثمانى، پس از شكست سختى كه در محل پل شكسته خوردأ مصمم شد كه با شاه عباس از در صلح درآيد و به خاك عثمانى عقب نشينى كند. از عمده دلايل تغيير رويه دولت عثمانى به جز شكست سپاه و عدم پيشرفت در جبهه هاى جنگ با ايران، ظاهرا" حمله پادشاه لهستان با كمك مردم
مجارستان بر ممالك عيسوى نشين تابع عثمانى و پيشروى آنها به سوى
قسطنطنيه بود. سلطان عثمانى كه نمىتوانست سپاه خود را در دو جبهه مهم همزمان به جنگ وادارد، بلافاصله از خليل پاشا درخواست كرده بود كه به جنگ خاتمه داده و بى درنگ با شاه ايران مصالحه كند و هر چه زودتر به قسطنطنيه بازگردد.
سفير سردار ترك و همراهان وى در 27 رمضان 1027 ق / 18 سپتامبر 1618 م به
اردبيل رسيدند. خليل پاشا پيغام داده بود كه دولت عثمانى هيچگونه ادعاى ارضى و درخواستى از ايران ندارد، اما متوقع است كه شاه ايران از قرستادن خراج ساليانه دريغ نورزد. همچنين موافقت نمايد كه سپاهيان ترك از طريق مراغه و كردستان خاك ايران را ترك گويند و مقدارى غله و كاه و
يونجه و نعل اسب نيز براى سپاهيان او بفرستد تا در بازگشت دچار مضيقه نشوند.
شاه عباس در پاسخ سفير گفت كه هر گاه سپاه عثمانى از همان راهى كه آمده باز گردد، شاه امنيت و نيازهاى تداركاتى آنها را تأمين خواهد كرد و چنانچه خواسته باشد از طريق مراغه و كردستان باز گردد و اين نواحى را دچار چپاول و غارت سازد، مصالحه امكان پذير نبوده و جنگ دوام خواهد يافت. سپاه عثمانى به ناچار از طريق ارزروم و وان راهى قسطنطنيه شد و شاه نيز چند بار شتر آذوقه براى اردوى عثمانى ارسال داشت. فرستاده خليل پاشا در اول ذى القعده 1027 ق / 21 اكتبر 1618 م به اردبيل رسيد و معاهده صلح را از جانب سردار ترك تقديم شاه عباس نمود.
فرمان شاه پس از امضاي مصالحه به مردم اردبيل
شاه ايران پس از امضاى مصالحه و بازگشت سپاهيان عثمانى، بى درنگ به مردم اردبيل كه شهر خود را ترك گفته بودند، فرمان داد كه به خانه هاى خود باز گردند. قرچقاى خان هم كه به اردبيل آمده بود، مورد استقبال پر شور شاه و اطرافيانش قرار گرفت و به پاس آن پيروزى به فرمانروايى و اميرالامرايى سراسر آذربايجان منصوب شد. اصل قرارداد صلح بين دو كشور با رايزنى سفير ايران و همراهانش در
استانبول تنظيم و سرانجام در روز هفدهم ربيع الثانى 1029 ق / 13 آوريل 1618 م، يادگار على سلطان طالشى، سفير شاه عباس از
قسطنطنيه به اصفهان بازگشت.
بر طبق مفاد اين صلح نامه، سر حدات مرزى بين دو كشور بر اساس توافق 969 ق / 1561 - 2 م كه ميان شاه طهماسب اول، و سلطان
سليمان خان قانونى تعيين شده بود، به رسميت شناخته شد؛ در عين حال چون به سبب لشكركشيهاى متعدد،
ولايت اخسقه در گرجستان به تصرف دولت عثمانى درآمده بود، و در مقابل قسمتى از تنگ قلعه زنجير، در سر حد عراق عرب را دولت ايران گرفته بود، طرفين با مبادله اين دوناحيه موافقت كردند.
سال بعد نيز سفيرى به نام محمد آقا به همراه تخته بيگ سفير ايران از قسطنطنيه به ايران آمد «سوم رجب 1030 ق / 25 مه 1621 م»، سلطان عثمانى نامه محبت آميزى براى پادشاه ايران فرستاد و رعايت شرايط مصالحه و دوستى را تأكيد كرد. دوستى ايران و عثمانى تا سال 1032 ق / 1623 م دوام يافت. در اين مدت شاه عباس به ظاهر روابط دوستانهاى با دولت عثمانى داشت؛ و با آنكه نامه هاى ملاطفت آميز براى سلطان مىفرستاد و يا پيروزيهاى او را در جبهه هاى جنگ اروپا تبريك مىگفت و حتى گله مىكرد كه چرا از كشور برادر ايران يارى و كمك نگرفته است؛ در عين حال، براى پاپ دررم و پادشاهان اسپانيا و آلمان و لهستان و ديگر سران اروپا نامه مىنوشت و آنها را به دشمنى و جنگ با
سلطان عثمانى بر مىانگيخت.