منشا فاشیسم
بینتو موسولینی Bento Mussolini (1883-1945) سابقا سوسیالیست متعصبی بود در
جنگ جها نی اول هنگامی که اصرار داشت ایتالیا سیاست بیطرفی خود را رها کند و به
متفقین ملحق شود از حزب اخراج گردید بعد در شغل سر دبیری (روزنامه ملت) از یک برنامه ناسیونالیسم تلخ و تند حمایت میکرد و بعدها
فاشیسم را به عنوان یک سیاسی و مذهبی جلوه داد و نیروی نظامیان ناراضی سابق ، طبقه متوسط افسرده ، جوانان میهن پرست ، کشاورزان گرسنه و روشن فکران اصلاح طلب به صورت یک حزب سیاسی فشرده به نام "فاشیست" متشکل شدهاند این نام از کلمه لاتینی "فاشس" Fasces به معنی دسته چوبه تیرکه تیری را فرا گرفته باشد اطلاق میشد.
فاشیسم به صورنت عامل وحدتی جلوه داده شده که ایتالیا را از خطر
بلشویسم حفظ خواهد نمود و تدریجا تشکیلات رسمی پلیس، دادگاهها و ارتش را فرا گرفت و دستههای نیمه نظامی "پیراهن سیاهان Black Shirts" به سرکوب سوسیالیستها و کمونیتها پرداختند و هنگامی که کسب و صنعت کاران در حمایت از فاشیسم هم داستان شدند، پیروزی آن قسمی شد. در 26 اکتبر 1922 در حدود 500000 فاشیست در
رم رژه افتند موسولینی در حالی که بر ارابهای سوار بود مسیر آنان را پیمود وی
مجلس نمایندگان را تهدید کرد و "فاکتا Facta" نخست وزیر را وادار به استعفا کرد و چند روز بعد "ویکتور امانوئل Victor Emmanuel" موسولینی را به نخست وزیری برگزید.
دیکتاتوری موسولینی
موسولینی ، دولت
ایتالیا را که به شکل حکومت انگلستان در آمده بود، در ظرف یک سال به صورت دیکتاتوری تغییر شکل داد و با طرد موسسات
دموکراسی نظارت دائم بر همه
نیروهای نظامی و
هوایی و
دریایی و همچنین نظارت امور خارجه را دولت آورد بوی اختیار داده شد تا بوسیله تصویب نامه ، قانون وضع کرد. با اعلان آن که در ایتالیا همان مجال هیچگونه مخالفتی نخواهد داد
حقوق مدنی را موقوف ساخت و دشمنان سیاسی خود را بوسیله زندانی کردن یا
تبعید نمودن رهبرانشان از کوشش بازداشت و با سانسور شدید ، توقیف روزنامههای مخالف ، موقوف ساختن اجتماعات عمومی و تاسیس
دادگاههای نظامی جلو انتقاد را گرفت.
جذب فاشیست
حزب فاشیست مرکب بود از:
- شورای عالی مرکب از 20 عضو که طرح قوانین جدید ، پر کردن محلهای خالی حزب و تعیین اعضای راهنمای ملی را در عهده داشت.
- هیئت مدیره مرکب از دبیر کل حزب و نه عضو به ریاست موسولینی
- سازمانهای کوچکی از قبیل سازمان "بالیلا Balilla" پسران 8 تا 14 ساله؛ سازمان "اونگواردیا Avanguardia"، پسران 14 تا 18 ساله؛ و سازمان "جیووانی فاشیست Giovani Fascisti" پسران 18 تا 21 ساله؛
و سازمان "سربازان فاشیست Fascist Militia " که خدمت سربازی برای آنها اجباری بود سپس به واسطه معمول ساختن سلام نظامی رمی به سالنهای پر از پرچم ، اونیفرمهای شخصی و سرودهای فاشیستی در مقام فرونشاندن تشنگی مردم ایتالیا برای تئاتر و تماشا برآمد.
حکومت متحد متفی
موسولینی در آغاز پیدایش نظریه فاشیسم تحت تاثیر نظریات "ژرژ مورل Georges Sorel" سندیکالیت قرار داشت که فکر دولت شده بود در سال 1919 "ادموند و رسونی Edmondo Rossoni" سندیکالیزم را با فاشیسم ترکیب کرد و سندیکاهای فاشیسم را به وجود آورد سپس موسولینی در سال 1926 سازمان وسیع سندیکاهای فاشیست را تحت تاثیر کنترل خویش قرار داد. اعتصابها، بستن کارخانه و جنگ طبقاتی موقوف شد. و جای آن را انضباط طبقاتی و اطاعت مطلق، فرا گرفت و آئین نام فردها، ساعتها و شرایط کار میبایست به وسیله شورای ملی سندیکاها تنظیم میشد.
امور داخلی
موسولینی در سیستم مالیاتی و مالی تجدید نظر کرد، قروض خارجی را پرداخت و پول را تثبیت کرد، تعرفههای گمرکی سنگین وضع نمود؛ بازرگانی دریایی را توسعه داد؛ و با کشورهای بیگانه معاهدات بازرگانی منعقد ساخت. وی سرمایه داران خارجی را تشویق کرد تا سرمایههای خود را در ایتالیا به کار اندازند و مبارزه ای برای جلب سیاهان شروع کرد. سیستم آموزشی را به صورت مبارزه با بی سوادی در آورد. و بر پایه این فرض که آینده ایتالیا بستگی به امپراطوری وسیعی دارد که جمعیت انبوهی را در خویش جای دهد بوسیله جایزه خانوادههای پر جمعیت را مورد تشویق قرار داد.
مساله کاتولیک رومی
پس از وحدت ایتالیا در سال 1870 کلیسا از تصویب این که ایلات مربوط به پاپ را از دست بدهد با اصرار امتناع ورزید، موسولینی به عنوان راه حل مسئله کاتولیک رومی در 11 فوریه سال 1929 با پاپ قرار داد مالست آمیزی منعقد ساخت که به موجب آن پاپ سلطنت ایتالیا را شناخت و موسولینی هم سلطه پاپ را در دولت شهر
واتیکان پذیرفت و مقرر گشت که سازمان کاتولیک رومی یک حکومت مذهبی باشد، و مبلغ هنگفتی به عنوان غرامت به دستگاه پاپ پرداخته شد. در ژوئیه سال 1929 پاپ به عنوان نشان حل مسئله کاتولیک رومی در "میدان قدیس پترس" ظاهر شد.
سیاست خارجی
تجلیل و ستایش فراوان از سوسیالیسم اصل اساسی دیکتاتوری موسولینی بود، هدف سیاست خارجی ایتالیا آن بود که امپراطوری متعراقی خود را گسترش دهد ته بدین وسیله جایی برای سکونت مازاد جمعیت پیدا کند. و قرار بود که دریای آدریاتیک و مدیترانه دریای ایتالیایی شود سپس موسولینی به یک رشته معاهدات عدم تعرض و دوستی با دولتهای مرکزی و خاوری منعقد ساخت. ایتالیا فاشیست با اغتنام فرصت از نزاع مرزی میان "
حبشه Ethiopia" و "سرزمین سومالی ایتالیا Italian Somali- Land" در اکتبر سال 1935 بر حبشه حمله برد، و علی رغم مقاومت و سر سختی حبشه آن را ضمیمه امپراطوری خود ساخت.
دیکتاتوری ایتالیا در سال 1936 با ایمان به این که آینده ، به دولتهای ناتوان فاشیست متعلق است، در "محور روم - برلن" در کنار
هیتلر قرار گرفت. حمایت ایتالیا از شورشیان "جنگ داخلی اسپانیا" عامل مهمی در پیروزی "فرانکو Franco" بود در خلال سالهای 1940- 1941 ، قدرت افسانهای قوای نظامی ایتالیا که با لاف و گزاف موسولینی بوجود آمده بود در
ریگستان "
لیبی" در مقابل تانکهای انگلستان و در آلبانب در برابر سر نیزههای یونان در هم شکسته شد.
ارزیابی فاشیسم ایتالیا
بیست و سه سال فاشیسم ، کاملا روشن ساخت که موسولینی در یک عصر نامناسب فعالیت میکند. موقع جغرافیایی ایتالیا که روزی اساس استوار امپراطوری کهن روم به حساب میآمد. در قرن بیستم که این کشور فقط صورت شبه جزیرهای محصور در
دریای مدیترانه قرار داشت، متزلزل شده بود فلسفه فاشیسم هم ، عملا کم توانست توجه جهان را به ایتالیا جلب کند و شعار "
ایمان ،
اطاعت ،
جنگ" با مزاج مردم ایتالیا سازگار نبود.
موسولینی با طرد مالکیت فردی و پذیرش نظریه "
هگل Hegel" که دولت یک "کل اخلاقی" است در صدد برآمد تا همه مردم را در قالب طرز تفکر خویش در آورد وی دموکراسی را به عنوان "لاشهای در حال گندیدن مورد انتقاد قرار داد، و با اصرار بر این که تودهها لیاقت اداره کردن خویش را ندارند روی کار آمدن دسته برگزیده جدیدی را لازم شمرد و جنگ را ستود. ملت ایتالیا بر اثر نتایج این فلسفه براه دشواری افتاد. دیکتاتوری خودپسند ، به جای آن که ایتالیا را به عالیترین جلال و شکوه نوین برساند آن را در هم شکست و در بدبختی فرو برد.
همچنین ببینید