مقدمه
سیب زمینیها
(Solanum Tuberosum) توبرکولهائی هستند که روی ساقههای زیر زمینی بعضی جنسهای سولانومها مخصوصا سولانوم توبروزوم ایجاد میشوند. این توبرکولها از زمانی که اسپانیولیها به کشورهای آمریکای جنوبی مانند پرو ، بولیوی و شیلی قدم نهادند شناخته شدند و در قرن شانزدهم کشورهای انگلستان ، هلند ، اسپانیا ، ایتالیا و فرانسه از توبرکولهایی که از آمریکا آورده شده بود سیب زمینی را بدست آوردند. در آن زمان به علت عقاید و نظرات خاصی که علیه کشت سیب زمینی وجود داشت کشت آن رونق چندانی نیافت ولی پس از تبلیغات و فعالیتهایی که از طرف شخصی به نام Parmentier صورت گرفت کشت آن رونق و توسعه یافت تا امروز که به پایه کنونی رسیده است.
مبدا و منشاء گیاهی
منشاء ومبداء گیاهی احتمالی سیب زمینی را به S.Commersonii Dun که در برزیل و آرژانتین میروید و به S.Maglia بومی پرو و شیلی نسبت میدهند و S.Tuberosum یک جنس مشتق شده از گیاهان مذکور فوق است. هم اکنون نیز برای بدست آوردن انواع مرغوبتر سیب زمینی از طریق هیبریداسیون ، سولانومهای آمریکایی را مورد آزمایش و تحقیق قرار میدهند.
کشت سیب زمینی
سولانوم توبروزوم گیاهی است پایا با برگهای متناوب ، مرکب و تکثیر آن از طریق کاشتن توبرکولها و یا قسمتهایی از توبرکول که دارای جوانه است صورت میگیرد. کشت این گیاه بیشتر در
زمینهای شنی انجام میشود. توبرکولها را باید بدون آنکه روی یکدیگر انبار شوند در محل خشک و تاریک نگهداری کرد. خیساندن توبر کول در آب جوشان و بعد پاشیدن مقداری
گرد آهک روی آنها و همچنین خیساندن آنها در آب نمکدار از جوانه زدن سیب زمینی جلوگیری میکند و یا آن را به تاخیر میاندازد. همچنین خیساندن توبر کولها در یک محلول دو درصد نفتالن- استات دو پتاسیم یا گذاشتن آنها در مجاورت بخارهای نفتالن- استات دو متیل موجب جلوگیری از جوانه زدن میشود.
سیب زمینی در مقابل سرما و یخ زدگی حساس است و یخ زدگی موجب میشود که ذخایر نشاستههای سیب زمینی قندی شده و به سیب زمینی یک مزه قندی و شیرین بدهد. آغاز جوانه زدن سیب زمینی توام با پیدا شدن رنگ سبز و افزایش مقدار
سولانین در توبرکول است. شکل ظاهری سیب زمینی را ، توسعه زیاد و قابل توجه پارانشیم پوستی و مخصوصا ناحیه مغز که پر از آمیدن است بوجود آورده است. پوسته خاکستری رنگ خارجی سیب زمینی همان سوبر و حفره های موجود در روی سطح سیب زمینی یا چشمهای سیب زمینی محل جوانه ها است.
کشت سیب زمینی مورد تهدید آفتهای متعددی قرار میگیرد که از آنجمله میتوان Phytophora Infestana ، Dorylore ، مواد پوسیدنی خشک یا مرطوب و ویروسهای فیلتران ، بیماریهای Mosaique و پیچ خوردگی را نام برد و بنابراین نکته مهم در کشت سیب زمینی پیدا کردن و کشت نژادهایی است که بتوانند در مقابل این آفتها مقاومت کنند. کشت مکرر توبرکول سیب زمینی موجب فساد گیاه میشود و باید گاهگاه از گیاهان تازهتر و نسلهای جدیدتری استفاده کرد. از طرف دیگر استفاده از سیب زمینیهای دست چین و انتخاب شده نیز کافی نیست برای رفع این اشکال دو راه حل پیشنهاد شده است.
راه حل اول کشت گیاه از دانه های هیبرید است. انواع سیب زمینیهایی که تاکنون شناخته شدهاند از نظر Genotypique باهم اختلاف زیاد دارند و بر حسب شرایط متعدد ، دی ، تری ، تتراپلوئید و پلوئیدهای دیگر میباشند، در این میان فقط جنسهای Tetraploide بارور هستند. در سال 1925 تا 1935 هیئتهایی از کشورهای روسیه و آلمان در آمریکای جنوبی به مطالعه جنسها و گونههای مختلفی که در این سرزمین وجود داشت پرداختند و هیبریداسیونهای متعددی به منظور تهیه دانههایی که برای کشت گیاه مورد استفاده واقع شود صورت گرفت. Magrou راه دیگری برای اجرای این منظور انتخاب کرد و طبق آزمایشهایی که قبلا انجام داده بود در بعضی از نواحی پیرنه گونههایی را که توبرکول تولید نمیکردند کاشت و ملاحظه نمود که وقتی این گونهها در کنار تاجریزی کاشته شده باشند ایجاد توبرکول میکنند.
همین حالت در گونههایی که در نواحی کوهستانی و نقاطی که گیاهان آن مقدار زیادی Mycorhizes دارند مشاهده شده است. از طرف دیگر Magrou توانسته است از ریشه گونههای جوان گیاه در محیطی که بطور مصنوعی مقداری
گلوکز یا
گلیسیرین به آن اضافه شده (مخصوصا در تاریکی) توبرکولهای کوچکی بدست آورد. این توبرکولها ، توبرکولهای اولیه هستند که اگر آنها را به نقطه دیگری که زمین آن دارای مقدار زیادی میکوریز باشد انتقال و کشت دهیم توبرکولهای ثانویه ایجاد میکنند که درشت هستند.
ترکیب شیمیایی
توبرکول تازه سیب زمینی در حدود 60 درصد وزن خود آمیدن دارد و با این آمیدن مقداری مواد پروتئیک وجود دارد که میزان آن متغیر بوده و معمولا کم است. سولانین به مقدار خیلی کم و بیضرر در سیب زمینی وجود دارد ولی در سیب زمینیهای سبز شده مقدار آن زیاد میشود و مصرف این قبیل سیب زمینیها را خطرناک بسازد. کمی کولین نیز در سیب زمینی یافت میشود. نسبت مواد پروتئیک و
نشاسته در سیب زمینی حائز اهمیت زیادی است.
چون بطوری که میدانیم در میان انواع متعدد سیب زمینیهایی که شناخته شدهاند. بعضی از آنها هنگام پختن از هم باز و متلاشی میشوند. علت متلاشی نشدن سیب زمینیهای دسته دوم همان وجود مقدار زیادتری مواد پروتئین در آنها است که بر اثر پختن منعقد و سفت شده موجب مقاومت بیشتر سیب زمینی در مقابل گرما میگردند در چنینی حالتی نسبت مواد ازته تام موجود در سیب زمینی به نشاسته حداقل 0.12 است. اگر نسبت مواد ازته کمتر از این مقدار باشد سیب زمینی در اثر حرارت متلاشی میشود.
نشاسته سیب زمینی
برای تهیه نشاسته سیب زمینی از انواع دیر رس آن استفاده میکنند، این سیب زمینیها را پس از شستن و رنده کردن به صورت پولپ درمیآورند و پولپ را وارد ظروفی میکنند که در آنجا از مواد خارجی سنگین که با آن مخلوط است جدا میشود و در جریان آب قرار میدهند. نشاسته سیب زمینی بدین ترتیب بوسیله آب گرفته شده و ایجاد نشاسته سبز Fecule Vetre میکند که بین 40 تا 50 درصد رطوبت دارد. آنگاه این نشاسته را به وسایل مکانیکی تحت فشار میگذارند و در اتو و با هوای گرم خشک میکنند. در این مورد نشاسته ای بدست میآید که بین 16 تا 18 درصد رطوبت دارد. دانههای آمیدن سیب زمینی ، بیضی شکل و ناف آن دارای دوائر متحدالمرکز است. بعضی از انواع آمیدنها نیز کوچکتر ، گرد و گاه بهم چسبیده هستند. قطر این دانهها 15 تا 110 میکرون است.
الکل سیب زمینی
برای تهیه الکل ، سیب زمینی را میپزند و بعد خرد کرده با
مالت و عناصر ذره بینی هیدرولیز کننده آمیدن مخلوط میکنند و ممکن است برای این منظور از هیدرولیز اسید نیز استفاده شود. در اثر
فرمانتاسیون یک
الکل اتیلیک بدست میآید که با آن مقدار زیادی الکلهای بالاتر و مخصوصا الکل آمیلیک همراه میباشد.
مباحث مرتبط با عنوان