منو
 کاربر Online
409 کاربر online

زبان مردم استان اصفهان

تازه کردن چاپ
جامعه و علوم اجتماعی > علوم اجتماعی > زبان شناسی
(cached)

مردم استان اصفهان به زبان فارسی و با لهجه‌های شیرین اصفهانی ، نایینی ، نطنزی ، خوانساری ، خوری ، کاشانی ، اردستانی ، جندقی ، گزی ، فریدنی ، لری ، کوهستانی ، ... سخن می‌گویند .
مردم اصفهان به زبان فارسی و لهجه‌ی شیرین اصفهانی سخن می‌گویند . از ویژگی‌های لهجه‌ی اصفهانی ، اضافه کردن حرف « س » به آخر واژگان است ، که به جای است ، گفته می‌شود .
یهودیان به زبان عبری و ارمنی‌ها با خودشان به زبان ارمنی سخن می‌گویند .
بختیاری‌های شهر اصفهان به گویش لری گفتگو می‌کنند . شماری از اصفهانی‌ها به زبان کنینانی ، که آمیخته‌ای از زبان فارسی پیشین و امروزی است ، سخن می‌گویند .
زبان مردم جندق فارسی است ، مردم بعضی از روستاها ، چون خور ، گرمه ، خنج ، دادکین ، اردیب ، ایراج و فرخی دارای لهجه‌ی ویژه‌ای هستند و واژگان پهلوی در زبان آنان بسیار است .
در شهر کاشان و پیرامون آن ، زبان فارسی در همه جا ، حتی در روستاهایی که گویش ویژه‌ای دارند دانسته می‌شود و در سخن گفتن به کار می‌رود . در بخش قمصر ، در روستاهای : برزک ، سادیان ، مرق ، کامو ، جوشقان قالی ، ارتجن ، آزاران ، پنداس ، نشلج ، تجره ، ... به گویش راجی / رایجی سخن گفته می‌شود .
زبان مردم نایین ، ویژه‌ی مردم شهر نایین است . روستاهای پیرامون نایین و آبادی‌های دورتری ، مانند کوپا ، نارسنه ، که امروز به انارک سرشناس است ، لهجه‌های جداگانه دارند .
اختلاف لهجه‌ی نارسنه با نایین زیاد نیست ، یعنی تنها آوای ادای واژگان ، اختلاف دارد ، و واژگان مشترک ، زیاد دارند .
اختلاف لهجه‌ی مردم روستای کوپا با مردم شهر نایین نیز اندک است و از چند واژه بیشتر نمی‌شود ، به عنوان نمونه ، نایینی‌ها ، زن را « جن » می‌گویند ، در حالی که کوپایی‌ها ، زن را « جنجی » گویند .
گویش خوری با ویژگی‌های خود ، با گویش‌های نایین و شهرک‌های پیرامون کاشان و اصفهان بستگی دارد و خود از گویش‌های مرکزی ایران است .
خور به دلیل دور بودن از آبادی‌های بزرگ همسایه‌ی خود ، همانند جزیره‌ای در میان بیابان افتاده و از این رو گویش آن به گونه‌ی کهن بازمانده است ، به طوری که پاره‌ای از واژگان آن ، به گونه‌ی دوران هخامنشیان بازمانده است .
گویش خوانساری ، انشانی ، دلیجانی ، و دیگر نیم زبانان ، که گویندگان آنها در گستره‌ی ایران ، تاجیکستان و افغانستان ، با تفاوت اندکی روان‌اند ، یکی از شاخه‌های زبان فارسی پهلوی بوده است ، ولی امروزه در اثر گسترش فارسی معمولی ، که فارسی دری آمیخته با واژگان عربی ، ترکی ، مغولی است ، اندک اندک فراموش می‌شود .
از آن جا که خوانسار ، در پناه کوهستان بوده و راه‌های ارتباطی سختی داشته است ، کمتر در مسیر یورش دشمنان قرار گرفته و موجودیت فرهنگی خود را دست نخورده نگاهداشته است .
خوانساری‌ها برای روان کردن گفتگو و برای این که منظور خود را با کمترین زحمت و زمان اندکی بیان کنند ، تلاش نموده‌اند که خود واژه و ترکیب‌های آنها را ، روان و کوتاه سازند . از این رو برخی واژگان را دگرگون ساخته‌اند . مانند : واتن گفتن به جای رفتن و واژگانی را هم از صدایی که شنیده می‌شود گرفته‌اند ، مانند : اشنیزه به جای عطسه و کوکو به جای سرفه . در واژگانی که امروزه عربی شده‌اند ، نام باستانی آنها به کار می‌رود . مانند : تیرون به جای تهران ، اسفون ، به جای اصفهان ، پریه یا پره به جای پریدن .
نام‌های بلند عربی را کوتاه و روان بیان می‌کنند : زلعابدین به جای زین‌العابدین ، معیل ، به جای محمد اسماعیل و محمدلی ، به جای محمد علی .
در ترکیب واژگان نیز ابتکاراتی به کار برده و از ریشه‌ی واژگان فراموش شده ، جمله‌هایی ساخته‌اند ، که برای بیان آنها در فارسی معمولی ، دو سه برابر واژه زمان به کار می‌رود ، مانند : کدبرانی ، یعنی از برای چه می‌خواهم یا به چه دردم می‌خورد ، یا چدگنا ، یعنی چه پیش آمدی برایت به وجود آمد .






تعداد بازدید ها: 61591


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..