استدلال فرآیندی است که فرد طی آن با بررسی دلایل و حکمهایی که ارائه میکنند به نتیجه گیریها و استنباطهایی دست پیدا میکند. به عبارت دیگر استدلال جریانی است که ذهن بوسیله آن از تصدیقات به دلیل تصدیقات نظری پی میبرد یا از آنچه نمیداند، علم حاصل میکند. |
روش استقرائی
روش استقرائی بیانگر این امر است که از واقعیتهای جزئی و انفرادی میتوان به واقعیتهای کلی دست یافت.
مسیر حرکت در روش استقرائی از جزء به کل رسیدن است. به عبارت دیگر با مشاهده آنچه که برای جزء معین وجود دارد نتیجه بگیریم که برای همه کل که جزء در آن قرار میگیرد نیز وجود دارد. به عنوان مثال اگر مشاهده کنیم که
سگ ،
گربه و
گوسفند و
گاو موجودات زندهای هستند که به غذا نیاز دارند و نتیجه بگیریم که هر موجود زندهای به غذا نیاز دارد اینگونه استنتاج را که از جزء به کل میرسد روش استقرائی مینامند.
زمانی که چنین استنتاجی صورت میگیرد ممکن است نتیجه نهایی شامل همه موارد در آن گروه باشد یا نباشد. فرض کنید فردی چنین استدلال میکند که آقای A ، B ، C که اهل فلان کشور هستند بور هستند پس تمامی اهالی آن کشور بور هستند. یا تصور کنید فردی میگوید
جعفری ،
گشنیز ،
ترخون که از انواع سبزیجات هستند قابل خوردن هستند پس تمامی سبزیجات قابل خوردن هستند. در این مثالها که ذکر شد میتوانیم مشاهده کنیم که نتیجه گیری نهایی ممکن است در تمام کل آن اجزا صدق نکند. مثلا همه اهالی فلان کشور که آقایان C ، B ، A اهل آن هستند بور نباشند. یا سبزیجاتی نیز وجود دارند که جزء سبزیهای خوراکی محسوب نمیشوند. به این روش استقرائی
روش استقرائی ناقص گفته میشود. در روش استقرائی ناقص حکم درباره همه افراد صدق نمیکند. ولی در
روش استقرائی تام ، حکم درباره همه افراد گروه صدق میکند.
روش قیاسی
در این روش مسیر استدلال از کل به جزء است. به عبارتی از احکام کلی نتایج جزئی گرفته میشود. مثلا اگر بگوییم مارها دست و پا ندارند و
بوآ یک نوع مار است. نتیجه میگیریم که بوآ هم دست و پا ندارد. این نمونهای از روند یک روش استدلال قیاسی است. مثال دیگر اینکه ایرانیها به
زبان فارسی صحبت میکنند، علی هم یک ایرانی است پس او هم فارسی صحبت میکند. در اینجا نیز مطلب ایرانیها به زبان فارسی صحبت میکنند یک توضیح کلی است که از آن در مورد یک جزء نتیجه گیری کردهایم. همینطور توجه کنید به این مثال که همه پستانداران بچهزا هستند، گوسفند هم پستاندار است پس گوسفند هم بچهزا است.
مثالهایی که گفته شد استدلالهای درستی بودند اما زمانی نیز وجود دارد که استدلال نادرستی انجام میگیرد. در روش قیاسی استدلال نادرست علتهای مختلف میتواند داشته باشد. یکی از این علتها ممکن است مربوط به درست نبودن حکم باشد مانند اینکه بگوئیم "زن ناقصالعقل است" و نتیجه بگیریم چون مهین خانم زن است پس ناقص العقل است. یا اینکه به فراگیر نبودن حکم مربوط باشد. مثل این مثال که بگوییم همه شهروندان تبریزی به
زبان ترکی صحبت میکنند، آقای فلان هم یک شهروند تبریزی است پس او هم ترکی صحبت میکند.
در این مثال حکم اولیه یک حکم فراگیر نیست. چون همه کسانی که در تبریز زندگی میکنند به زبان ترکی صحبت نمیکنند. به یک مثال دیگر توجه کنید:
بیماری ایدز بر اثر روابط نامشروع جنسی بوجود میآید، آقای فلان مبتلا به ایدز شده است پس او هم روابط نامشروع داشته است. البته چنین استنتاج قیاسی به علت اینکه سایر عوامل موثر در بروز بیماری را در نظر نمیگیرد، استدلال نادرستی خواهد بود.
روش تمثیلی
این روش که با عنوان استدلال ناقص نیز شناخته میشود حکم به جزئی است از روی حکم جزئی دیگر. این روش معمولا یک روش نارسا و ناقصی است که اغلب توسط کودکان و افراد کم تجربه و کم اطلاع بکار میرود. به عنوان مثال کودکی چنین استدلال میکند معلم سال اول که من عینکی بود بداخلاق بود پس معلم سال دوم من هم که عینکی است بداخلاق است. به این مثال نیز توجه کنید فردی با خود چنین استدلال میکند متصدی قبلی این کتابخانه آدم خوبی بود پس متصدی جدید این کتابخانه نیز آدم خوبی است.
اهمیت استدلال
شیوه استدلال درست در زندگی انسان اهمیت فزایندهای دارد. علاوه بر تاثیری که در روند پیشرفت علم بجا میگذارد در زندگی فردی و روزمره افراد نیز دارای تاثیرات بسیار عمیق است. استدلال نادرست افراد اغلب مشکلات و نتیجه گیریهای نادرستی را برای آنها بوجود میآورد که ممکن است به خدشهدار شدن روابط ، باورهای ذهنی غلط و حتی ناراحتی روحی و روانی منجر شود. امروزه روانشناسان بر این باورند که برخی از
بیماریهای روانی انسان ریشه در باورها و استدلالها و شناختهای نادرست افراد دارد. به استدلالهای نادرست یک فرد افسرده توجه کنید.
- من در ازدواج اولم شکست خوردم پس در ازدواج دوم شکست خواهم خورد (استدلال تمثیلی نادرست).
- من در امتحان ریاضی شکست خوردم پس در تمامی امتحانات شکست خواهم خورد یا من شکست میخورم (استدلال استقرائی نادرست).
- من در تمامی مشاغلی که تاکنون اختیار کردم شکست خوردم پس در این شغلم نیز شکست خواهم خورد. (استدلال قیاسی نادرست)
کمک به رشد استدلال
با توجه به اهمیتی که استدلال در شیوه اندیشیدن افراد دارد لازم است با استفاده از راهبردهایی به رشد استدلال کودکان و نوجوانان کمک شود.
- مسائلی که به کودکان داده میشود متناسب با سطح رشدی آنها باشد.
- به آنها کمک شود تا درباره موضوعاتی که فکر میکنند با مفاهیم و تصورات روشن و آشنایی سروکار پیدا کنند.
- دوری کردن از توضیح و نشان دادن راه حل زیاد. باید به آنها اجازه داد تا خود در فرآیند حل مساله درگیر شوند و فقط در صورت احساس درماندگی و ناتوانی نهایی به آنها کمک شود.
- نتیجه گیری آنها را با روش سقراطی بررسی قرار دهید تا علت دقیق اشتباه آنان معلوم شود.
- از آنها بخواهید (زمانیکه در بحثهای گروهی هستند) نتایج خود را با دیگران مقایسه کنند.
- به آنها آموزش داده شود از تاثیر هیجانات و تعصبات خود در روند استدلال و نتیجه گیری جلوگیری نمایند.
مباحث مرتبط با عنوان