-=یکی از مسائل مهمی که در مورد
قرآن مطرح بوده و از حساسیت بیشتری برخوردار است مسئله تحریف قرآن میباشد که پیوسته در حوزه قرآنی، ذهن هر مسلمانی بویژه دانشمندان این علم را به خود مشغول داشته، البته هر چند که همه آنها اعم از مسلمانان عادی و یا دانشمندانشان با نظر به دلایل عقلی و گواهی تاریخ، یقین و اعتقاد بر عدم تحریف قرآن را دارند و معتقدند که این قرآنی که امروز در دست دارند عین همان قرآنی است که دیروز بر
حضرت محمد صلی الله علیه و آله نازل شده و چیزی از آن کم و زیاد نگردیده، اما در این میان عدهای از افراد کوته بین و ظاهر نگر و عدهای نیز بر اساس دشمنیشان به اسلام و قرآن، میگویند همانطور که کتابهای پیشین تحریف شده است این کتاب نیز تحریف شده و در این میان به ظواهر برخی از احادیث و روایتها نیز اشاره میکنند.=-
در این نوشتار به بررسی مساله تحریف و دلایل طرفداران تحریف پرداخته، و با نقدهای اصولی، اشتباه بودن نظریاتشان را یادآور گردیده و به اثبات عقلی و روایتی عدم تحریف قرآن میپردازیم لازم است قبل از هر چیز خود کلمه تحریف اشاره کنیم که به شرح زیر است.
تحریف
تحریف در لغت از ریشه حرف به معنای کناره گرفته شده و تحریف در سخن یعنی کناره زدن از مسیر طبیعی سخن، به عبارت دیگر گوینده یک سخنی را به منظوری بگوید و ما اگر منظوری غیر از آنچه مورد نظر گوینده است به دیگری بگوئیم در واقع تحریف انجام دادهایم.
انواع تحریف
اما تحریف به چند صورت میتواند در قرآن اتفاق بیفتد که در برخی از موارد در قرآن اصلا واقع نشده و نسبت به برخی موارد احتمال وقوع آن هست که در زیر به بررسی انواع تحریف میپردازیم:
تحریف در معنا
اگر کلمهای از معنای اصلی خود تغییر داده شده و در غیر معنای واقعیش به کار برده شود این عمل نوعی تحریف است. همچنانکه در
سوره نساء آیه 46 به این نوع تعریف اشاره کرده میفرماید:« گروهی از یهودیان گفتار خدا را از معنای حقیقی آن به معناها و مواردی دیگر تغییر داده و تحریف میکنند.» که این نوع تحریف، شایعترین نوع تحریف در بین انواع تحریف میباشد، و از این نوع تحریف نیز قطعا در قرآن واقع شده است. زیرا که تفسیر آیات قرآنی به غیر معناهایی که هدف و مقصود قرآن است چیزی غیر از تحریف نیست. بر این اساس است که ما را از
تفسیر به رای ممنوع کردهاند چرا که تفسیر به رای راهی است که ما را به این نوع تحریف نزدیک میکند. چنانکه
امام باقر علیه السلام فرمودهاند: « آنان قرآن را پشت سر انداختهاند و حروف و الفاظ آن را حفظ نموده، ولی حقوق و حدود آن را رعایت نمیکنند کوته نظران از قرآن به خواندن ظاهرا آن خوشحالند ولی دانشمندان از اینکه حقوق و احکام قرآن رعایت نمیشود بسیار غمگین و محزونند.»
تحریف در حروف و حرکان
چنانچه بعضی از حروف یا حرکههای کلمات قرآنی تغییر داده شود اما بطوری که در معنای کلمه، کوچکترین تغییری رخ ندهد این نیز نوعی تحریف میباشد این نوع تحریف نیز در قرآن صورت گرفته است که مهمترین دلیلها اختلاف قرائتهایی است که قاریان دهگانه در برخی موارد دارند چرا که ثابت شده است هیچ یک از این قرائتها به طور متواتر از پیامبر و یا
امامان معصوم نقل نگردیده و اجتهادی بیش نیستند و معلوم است که از این ده قرائت یکی از آنها صحیح بوده و بقیه غیر صحیح میباشند.
تحریف در کلمات قرآن
اگر کلمه یا کلماتی از قرآن برداشته شود و یا بر آن اضافه گردد به طوری که در معنی و حقیقت قرآن کوچکترین اشکالی پیش نیاید و حقیقت قرآن همانگونه که نازل گردیده است محفوظ بماند یک نوع تحریف است که چنین تحریفی در
صدر اسلام به وقوع پیوسته اما در زمان
عثمان در جریان
توحید المصاحف، با سوزاندن همه مصفحهای تحریف شده به این مفهوم، تحریف به این معنا نیز از بین رفت و تنها قرآنی که در زمان رسول الله، رایج بوده و چیزی از آن کم نشده بود و بر عکس اضافه نیز نشده بوده در دست مسلمانان باقی ماند.
تحریف در آیات
به معنی اینکه آیه یا آیات و سوره یا سورههایی از قرآن کم گردد و یا بر قرآن توسط دیگران اضافه گردد به شرط عدم تغییر در مفهوم کلی و حقیقت قرآنی، که تحریف به این معنی طبق نظر اهل سنت صورت گرفته چرا که آنها «بسم الله الرحمن الرحیم» در اول سورهها به جز توبه را جز قرآن نمیدانند و حتی گروهی از آنها، خواندن آیه ذکر شده را در نمازها قبل از
سوره حمد جز در موارد مخصوصی، مکروه میدانند. در حالیکه علما و دانشمندان شیعه همه آنها، این آیه یاد شده را جز در سوره توبه، آیه قرآنی میدانند. و حتی در حدیثی آمده که « خدا لعنت کند به کسانی که بزرگترین آیه قرآنی را حذف میکنند وقتی سوال میکنند کدام آیه است اشاره به بسم الله الرحمن الرحیم میفرمایند.»
تحریف با زیاد کردن
اگر زیادتی به قرآن وارد شود یعنی اینکه آیات یا سورههای غیر قرآنی، به قرآن از طرف افراد دیگری که درست شده؛ وارد گردد به گونهای که ماهیت و واقعیت قرآن را تغییر دهد و گفته شود که قسمتی از قرآن موجود جزء سخن وحی الهی نیست، اینگونه تحریفی اصلا در قرآن راه نیافته و باطل بودن چنین تحریفی در میان همه فرقههای اسلامی از مسلمات و بدیهات میباشد.
تحریف با کم کردن
به این معنی که برخی از سورههای قرآن در قرآن نیامده است و قسمتی از سورهها و آیات قرآنی که طی جمع کردن قرآن و یا در طول آن از بین رفته که تحریف به این معنی نیز طی دلایل قوی عقلی و روایتها و شواهد تاریخی قطعا در قرآن رخ نداده است. لازم به توضیح که بیشتر طرفداران تحریف نظریاتشان در مورد تحریف قرآن به این نوع اشاره میکنند و این نوع تحریف را معتقدند که در قرآن به وقوع پیوسته است که همچنانکه گفته شد اکثر علما آن را مردود دانسته، به دور از حقیقت میدانند.
نتیجه
با توجه به مطالب گفته شده در بالا، تحریف در قرآن به دو صورت متصور است یا تحریف قرآن به توسط اینکه اقزودن سوره یا آیاتی غیر قرآنی صورت گرفته و این آیات و سوره های افزوده شده را ما میشناسیم در این صورت ،چون ما آنها را میشناسیم پس حذف میکنیم پس در این صورت تحریفی از این نوع در قرآن نخواهد بود و یا تحریف در قرآن بصورتی است که ما آن سورههای غیر قرآنی را نمیشناسیم که این نوع تحریف نیز با توجه به
اعجاز قرآن، برخلاف عقل است که چنین تحریفی نیز در قران صورت نگرفته چون در غیر اینصورت باید نظیر قرآن در متون عربی نیز وجود داشت که تا به حال چنین چیزی ثابت نشده است.
و آخر اینکه اعتقاد بر عدم تحریف قرآن علاوه بر اینکه یک حجت عقلی است طبق آیات مختلف قرآنی، از جمله آیه نهم سوره حجر که میفرماید:« إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» از هر گونه تحریفی توسط خداوند متعال محافظت شده میباشد.
برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به
منابع
- ابوالقاسم خویی، البیان، مترجمین محمد صادق نجمی و هاشم زاده هریسی، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی چاپ پنجم 1375
- آیت الله محمدی هادی معرفت، تاریخ قرآن، انتشارات سمت، چاپ دوّم.