بر اساس پذیرفتن
ماوراءالطبیعه و یا انکار آن میتوان جهان بینی را به
جهان بینی الهی و
جهان بینی مادی تقسیم نمود. پیرو جهان بینی مادی در زمان سابق بنامهای طبیعی،
دهری، و احیاناً
زندیق و
ملحد نامیده می شد ولی اکنون مادی و
ماتریالیست نامیده میشود.
- استاد مطهری درباره انواع جهان بینی میگوید: جهان بینی یا جهان شناسی به عبارت دیگر تعبیر و تفسیر انسان از جهان، به طور کلی سه گونه است یعنی از سه منبع ممکن است الهام شود، علم، فلسفه، دین. پس جهان بینی سه گونه است : علمی، فلسفی، مذهبی. جهان بینی علمی یعنی انسان بر اساس دستاوردهای علوم تجربی ، بینش کلی درباره هستی بدست آورد.
استاد مطهری در نارسایی
جهان بینی علمی مینویسد: از نظر علم، جهان کهنه کتابی است که اول و آخر آن افتاده است نه اولش معلوم است نه آخرش، اینست که جهان بینی علمی، جزء شناسی است نه کل شناسی، علم ما را به وضع برخی اجزاء جهان آشنا میکند نه به شکل و قیافه و شخصیت کل جهان بینی علمی مانند
فیل شناسی مردمی است که در تاریکی
فیل را لمس می کردند. جهان بینی علمی از نظر جلب ایمان به چگونگی واقعیت هستی متزلزل است. چهره جهان از یک دیدگاه علمی روز به روز تغییر میکند زیرا علم بر
فرضیه و
آزمون مبتنی است نه به اصول بدیهی اولی عقلی، فرضیه و آزمون ارزش موقت دارند. لذا جهان بینی علمی یک جهان بینی متزلزل و بی ثبات است و نمیتواند پایگاه ایمان واقع شود. جهان بینی علمی به حکم محدودیتی که ابزار علم یعنی فرضیه و آزمون برای علم جبراً بوجود آورده است از پاسخگویی به یک سلسله مسائل اساسی جهان شناسی که خواه ، ناخواه برای
ایدئولوژی پاسخگویی قطعی به آنها لازم است، قاصر است از قبیل : جهان از کجا آمده است؟ به کجا میرود؟ ما در چه نقطه و چه موضع از مجموع هستی هستیم؟….لذا علم از پاسخ به اساسی ترین مسائلی که برای جهان بینی لازم است ، ناتوان میباشد.
جهان بینی فلسفی محدودیت جهان بینی عملی را ندارد و پاسخگو به همان مسائلی است که تکیه گاههای ایدئولوژی هستند. تفکر فلسفی چهره و قیافه جهان را در کل خود مشخص میکند.
جهان بینی علمی و فلسفی هر دو مقدمه عمل می باشند، جهان بینی علمی به انسان قدرت و توانایی تغییر و تصرف در
طبیعت میدهد او را بر طبیعت تسلط می بخشد.
اما جهان بینی فلسفی جهت عمل و راه انتخاب زندگی انسان را مشخص میکند. و در طرز برخورد و عکس العمل انسان در برابر جهان مؤثر است. موضوع انسان را درباره جهان معین میکند نگرش او را به هستی و جهان شکل خاصی می دهد، به انسان
ایده میدهد یا ایده او را میگیرد. به حیات او معنی میدهد و یا او را به پوچی و هیچی می کشاند. لذا علم قادر نیست به انسان نوعی جهان بینی بدهد که پایه و مبنای یک ایدئولوژی قرار گیرد ولی فلسفه میتواند.
جهان بینی مذهبی و فلسفی وحدت قلمرو دارند ولی از نظر مبدأ
معرفت و شناسایی آن با هم فرق دارند. در برخی
مذاهب مانند
اسلام، جهان شناسی مذهبی در متن
مذهب، رنگ فلسفی یعنی رنگ استدلال به خود گرفته است، بر مسائلی که عرضه شده است با تکیه بر عقل، استدلال و اقامه
برهان شده است، از این رو جهان بینی اسلامی در عین حال یک جهان بینی عقلانی و فلسفی است.
از مزایای جهان بینی مذهبی علاوه بر دو مزیت جهان بینی فلسفی یعنی ثبات و جاودانگی و عموم و شمول ،
قداست بخشیدن به اصول جهان بینی است. یک جهان بینی آنگاه میتواند تکیه گاه یک ایدئولوژی قرار گیرد که استحکام و وسعت تفکر فلسفی و قدس و حرمت اصول مذهبی را داشته باشد و این از جهان بینی مذهبی بر میآید و همه آن خصائص و خصلتها که لازمه یک جهان بینی خوب است، در جهان بینی توحیدی جمع است، تنها جهان بینی توحیدی است که میتواند همه آن خصائص را داشته باشد.
جهان بینی توحیدی یعنی درک اینکه جهان از یک مشیت حکیمانه پدیدآمده است و نظام هستی بر اساس خیر وجود و رحمت، و رسانیدن موجودات به
کمالات شایسته آنها استوار است، جهان بینی توحیدی، یعنی جهان یک قطبی و تک محوری است ، جهان بینی توحیدی یعنی جهان ماهیت از اویی (انالله) و به سوی اوئی (اناالیه راجعون) دارد، موجودات جهان با نظامی هماهنگ به یک سو و به طرف یک مرکز تکامل می یابند،
آفرینش هیچ موجودی عبث و بیهوده و بدون هدف نیست، جهان با یک سلسله نظامات قطعی که «
سنن الهیه» نامیده میشود اداره میشود.
در این جهان بینی انسان دارای
کرامت است و نیز او دارای
مسئولیت است این جهان بینی با نیروی
منطق و استدلال حمایت میشود و این جهان بینی به حیات و زندگی معنا و
روح و
هدف می بخشد و دارای کشش و
جاذبه است و به انسان نشاط و دلگرمی بخشد و هدفهای متعالی و مقدس عرضه می دارد.
جهان بینی اسلامی نیز جهان بینی توحیدی است،
توحید در اسلام به خالص ترین شکل بیان شده است، از نظر اسلام خداوند مثل و مانند ندارد (لیس کمثله شئی ، شوری 11) خدا شبیه چیزی نیست و هیچ چیز را نمی توان به خداوند شبیه نمود، خداوند بی نیاز مطلق است ، همه به او نیازمندند و او از همه بی نیاز است (انتم الفقرا الی الله و الله هوالغنی الحمید، فاطر، 15) و او به همه چیز آگاه و تواناست (انه بکل شئی علیم، انه علی کل شئی قدیر، حج 6) و او در همه جا هست …
از نظر جهان بینی توحیدی اسلامی : جهان یک آفریده است و آفریده دارد و با عنایت و
مشیتالهی نگهداری میشود و جهان به باطل و بازی و عبث آفریده نشده است. هدفهای
حکیمانه در خلقت جهان و انسان در کار است. (مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی، ص 76-65)
- استاد محمد تقی مصباح یزدی نیز با توجه به انواع شناخت جهان بینی را به چهار قسم، جهان بینی علمی، فلسفی، دینی و عرفانی تقسیم می کنند وبعد از ذکر معایب هر کدام از این جهان بینی ها ذکر میکند که تنها راهی که جوینده راه حل برای مسائل بنیادی جهان بینی گشوده است راه عقل و روش عقلی است و از این رو جهان بینی واقعی را باید جهان بینی فلسفی دانست. (آموزش فلسفه ، ص 16).