!مسخ يعنی چه ؟
شنيدهايد كه میگويند در ميان امم سالفه مردمی بودند كه در اثر اينكه مرتكب گناهان زياد شدند ، مورد نفرين پيغمبر زمان خود واقع ، و مسخ شدند ، يعنی به يك حيوان تبديل شدند ، مثلا به ميمون ، گرگ ، خرس و يا حيوانات ديگر . اين را " مسخ " میگويند . حال ، اين مسخ به چه صورت است ؟
آيا " انسانها مسخ شدند " . يعنی واقعا حيوان شدند ؟
توضيحش را عرض میكنم : يك مطلب مسلماست و آن اين است كه انسان اگر فرضا از نظر جسمی مسخ نشود تبديل به يك حيوان نشود به طور يقين از نظر روحی و معنوی ممكن است مسخ شود تبديل به يك حيوان شود و بلكه تبديل به نوعی حيوان شود كه در عالم ، حيوانی به آن بدی و كثافت وجود نداشته باشد .
قرآن از " «
بل هم اضل »" (سوره اعراف ، آيه . 179 )سخن میگويد ، يعنی از مردمی كه از چهارپا هم پستتر هستند .
مگر میشود انسان واقعا از نظر روحی تبديل به يك حيوان شود ؟ بله ، چون شخصيت انسان به خصائص اخلاقی و روانی اوست .
اگر خصائص اخلاقی و روانی يك انسان ، خصائص و اخلاقی يك درنده بود ، خصائص و اخلاقی يك بهيمه بود ، او واقعا مسخ شده است ، يعنی روحش حقيقتا مسخ و تبديل به يك حيوان شده است .
جسم خوك با روح آن تناسب دارد و انسان ممكن است تمام خصلتهايش خصلتهای خوك باشد . اگر انسانی اينگونه باشد ، از انسانيت منسلخ شده و در معنی و باطن و نزد چشم حقيقتبين و در ملكوت ، واقعا يك خوك است و غير از اين چيزی نيست .
پس انسان معيوب ، گاهی به مرحله انسان مسخ شده میرسد . ما اينها را كمتر میشنويم و شايد بعضی خيال كنند اينها مجاز است و ديرتر باورشان بيايد ، ولی حقيقت است .
یک حدیث
شخصی میگويد : با
امام زينالعابدين علیهالسلام در صحرای
عرفات بوديم . از آن بالا كه نگاه كردم ، ديدم صحرا از حاجی موج میزند .
به امام عرض كردم :
ما اكثر الحجيج الحمد لله چقدر امسال حاجی زياد است .
امام فرمود
"
ما اكثر الضجيج و اقل الحجيج " ( 2 بحار ، ج 24 ، ص . 124)
چقدر فرياد زياد است و چقدر حاجی كم است . آن شخص میگويد من نمیدانم امام چه كرد و چه بينشی به من داد و چه چشمی را در من بينا كرد كه وقتی به من گفت حالا نگاه كن ، ديدم صحرايی است پر از حيوان ، يك باغ وحش كامل كه فقط يك عده انسان هم در لابلای اين حيوانها دارند حركت میكنند .
فرمود : حالا میبينی ؟ باطن قضيه اين است . از نظر اهل باطن و اهل معنی ، اين مسئله ، امری به واضحی اين چراغهاست ، حال اگر ذهن متجدد ماب بعضی از ما نمیخواهد قبول كند ، اشتباه میكنيم .
در زمان خود ما افرادی بوده و هستند كه میتوانند حقيقت انسانها را درك كنند و ببينند . انسانی كه مانند يك بهيمه و چهارپا جز خوردن و خوابيدن و جز عمل جنسی ، فكر ديگری ندارد و فقط در فكر اين است كه بخورد و بخوابد و لذت جنسی ببرد ، اصلا روحش يك چهارپاست و غير از اين چيزی نيست .
واقعا باطن چنين انسانی مسخ شده است ، فطرتش مسخ شده است ، يعنی خصلتهایانسانی كه درباره آن توضيح خواهيم داد و انسانيت ، به كلی از او گرفته شده است و به جای آنها خودش برای خودش خصلتهای حيوانی و خصلتهای بهيمهای و درندگی كسب كرده است .
محشور شدن بر اساس نیات
در سوره مباركه نبأ میخوانيم :
" يوم ينفخ فی الصور فتانون افواجا و فتحت السماء فكانت ابوابا و سيرت الجبال فكانت سرابا"
در روز قيامت مردم گروه گروه مبعوث و محشور میشوند . مكرر در مكرر پيشوايان دين گفتهاند كه فقط يك گروه از مردم به صورت انسان محشور میشوند .
گروههايی به صورت مورچگان ، گروههايی به صورت بوزينگان ، گروههايی به صورت عقربها ، گروههايی به صورت مارها و گروههايی به صورت پلنگها مبعوث میشوند . چرا ؟
مگر ممكن است خدا انسانی را بیجهت به صورت آنها درآورد ؟ آن كه در دنيا جز گزندگی كاری نداشته و تمام لذتش آزار رسانی است ، بهصورت واقعی خودش كه عقرب است ، محشور میشود ، و آن كس كه در دنيا كاری جز ميمون صفتی ندارد .
در قيامت قطعا به صورت يك ميمون محشور میشود و كسی كه در دنيا مانند يك سگ است ، به صورت يك سگ محشور میشود .
"
يحشر الناس علی نياتهم " ( مسند احمد ، ج 2 ، ص . 392 )
مردم در قيامت مطابق منويات و مقاصد و خواستهها و مطابق خصلتها و صفات واقعیشان محشور میشوند .
شما در اين دنيا چه هستيد ؟ چه میخواهيد باشيد ؟ چه چيز را میخواهيد ؟ آيا خواستههای شما خواستههای يك انسان است يا واستههای يك درنده است ؟ يا خواستههای شما خواستههای يك چرنده است ؟ هر چه كه خواسته شما باشد ، شما همان هستيد ، و همان محشور میشويد كه هستيد . اين است كه ما را از همه پرستشها ، جز خداپرستی منع میكنند . هر چه را كه ما بپرستيم همان چيز میشويم .
اگر پول پرست شويم ، پول جزء ماهيت ما و جزء وجود ما میشود . اين پول در قيامت ، همان فلز گداخته است . قرآن به اين موجودهايی كه در دنيا ، اين فلز جزء وجودشان شده و غير از پرستش اين فلز ، كار ديگری نداشتهاند ، میگويد :
" الذين یكنزون الذهب و الفضة و لا ينفقونها فی سبيل الله فبشرهم بعذاب اليم يوم يحمی عليها فی نارجهنم فتكوی بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم هذا ما كنزتم لانفسكم" (سوره توبه آيات 34 و 35)
همين پولهای او را در آن دنيا داغ میكنند ، آتشهای جهنم او هستند . اين يكی از چيزهايی است كه انسان را مسخ میكند . من در اين جلسه خواستم اجمالا مسئله انسان معيوب و انسان سالم را طرح كرده باشم .
انسان عقدهدار ، انسان معيوب است ، انسانی كه يك ماده از مواد اين عالم را پرستش میكند نه اينكه مادهای را مورد استفاده قرار میدهد يك انسان معيوب و يك انسان مسخ شده است .
منبع :انسان کامل
شهید مطهری
صفحه 29