سلمان و
ابوذر و
مقداد می گویند: در زمان خلافت
عمر بن خطّاب، مردی از
کوفه برای دستیابی به حق و حقیقت نزد ما آمد به او گفتیم: «بر تو باد به کتاب خدا (قرآن)؛ از آن جدا مشو! و بر تو باد به ولایت
علی بن ابی طالب که او هرگز از قرآن جدا نمی شود. ما گواهی می دهیم که از
رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدیم که می فرمود: همانا علی با حق است و حق با اوست و این دو از هم جدا نمی شوند. علی اولین مؤمن به خداست و اولین کسی است که روز قیامت با من مصافحه می کند. او صدیق بزرگ است و جداکننده میان حق و باطل و وصی من و جانشین پس از من در میان امّتم، و بر اساس سنّت من با دشمنان می جنگد. »
آن شخص به ما گفت: «پس چرا مردم به
ابوبکر (صدیق) و به عمر (فاروق) می گویند؟»
گفتیم: «تو آیا نسبت به حق علی ناآگاهی؟» عمر و ابوبکر همانگونه نسبت به مقام خلافت رسول الله ناآگاهند نسبت به حق امیرالمؤمنین نیز جاهل و ناآگاهند. صدیق و فاروق اسم ابوبکر و عمر نیست زیرا آن دو اسم کسی غیر آنان است. به خدا سوگند، که علی، صدیق اکبر و فاروق ازهر (درخشان، فروزنده) است او خلیفه رسول الله و امیرالمؤمنین است. رسول خدا ما و آنان (عمر و ابوبکر و سایر مردم) را فرمان داد که به عنوان امیرالمؤمنین به علی سلام کنیم و همگی ما این کار را کرده ایم.»
سلیم بن قیس می گوید: از سلمان فارسی شنیدم که می فرمود: همانا علی علیه السلام دری است که خداوند آن را گشوده است، هر کس از آن برآید مؤمن است و هر کس از آن خارج گردد کافر است.
منابع:
- بحارالانوار، ج 38، ص 30، شماره 30 ------ فضائل
- بحارالانوار، ج 40، ص 97 ------ کتاب سلیم بن قیس
مراجعه شود به: