منو
 کاربر Online
377 کاربر online

اعتیاد و مفاسد اجتماعی در عهد صفوی

تازه کردن چاپ
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > دوره های تاریخی
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > تاریخ اسلام
(cached)



اعتیاد و مفاسد اجتماعى در عهد صفوى

«907 - 1145 ق / 1501 - 1732 م»

در برابر بسیارى از جنبه‏هاى افتخار آمیز تاریخ ما که عهد صفوى بدانها آراسته است، فسادهاى هم دامنگیر اهل ایران زمین بود که بازگویى بعضى از آنها از باب عبرت خواننده خالى از فایده نیست. دسته‏اى از این فسادها مولود سوء تربیت طبقه حاکمه آن دوران خاصه قزلباشان بود که پایه‏هاى تخت صفوى بر شانه‏هاى آنان استقرار داشت، اما فساد دستگاه سلطنت را که درست پس از دوران طلایى شاه عباس آغاز شد، باید رأس تمامى این تباهیها دانست.

محروم ساختن شاهزادگان از زندگى در جامعه و از تمرین فرمانروایى و جنگاورى، وقتى با ثروت سرشار و انباشتگى خزانه سلطنتى به یکجا فراهم آمد، آنان را به عیش و نوش و غفلت از بود و نبود مُلک کشاند. جانشین شاه عباس، سام میرزا، که در پادشاهى «شاه صفى» خوانده شد، بر همین منوال پرورش یافته و از کار ریاست و سیاست بى خبر مانده بود. در روزگار سلطنت، به امور زمامدارى و مملکتى علاقه‏اى نشان نداد و مانند دیگر پادشاهان دوره اخیر صفوى، رشته کارها را به دست وزیران سپرد و خود به باده گسارى در کنار زنان حرمسرا پرداخت. خونخوارى و آدم کشى او عادتاً در حال مستى صورت مى‏گرفت و یکى از بزرگترین قربانیان این حالت، امام قلى خان، حاکم فارس و سردار بزرگ شاه عباس بود، گذشته از این، گروه دیگرى از سرداران سپاه را در این حال «علف شمشیر» گردانید و اثر این قتلها، شکستهایى بود که از عثمانیها بر او وارد شد.

خوى زشت باده گسارى در میان سیاستمداران و پادشاهان را جانشین شاه صفى، یعنى شاه عباس دوم هم رها نکرد. او با آن که تنها پادشاه بزرگ صفوى پس از شاه عباس اول است، در باده نوشى چنان افراط مى‏کرد که از توجه به کار مُلک غافل مى‏ماند و با هر کس و ناکس بر بساط شراب و کباب مى‏نشست و عاقبت هم جان بر سر این خوى زشت نهاد و در 33 سالگى درگذشت.
جانشین وى شاه سلیمان که او نیز از دوران جوانى در حرم سرا با زنان و خواجه سرایان محشور بود، چنان با شراب و زنان الفت داشتکه تصمیمهاى کشورى را در حال مستى و در مصاحبت و مشورت زنان و خواجه سرایان مى‏گرفت. اگر وزارتش بر عهده مرد کاردانى مانند شیخ على خان زنگنه نبود، شایان پایان کار صفوى در زمان همین پادشاه رقم مى‏خورد.

مفاسد اجتماعی در عهد شاه سلطان حسین

اما اوج فساد و تباهى طبقه حاکمه مربوط به دوران شاه سلطان حسین است که بهتر مى‏توان تأثیر سوء ثروت سرشار، راحت طلبى و کامرانیهاى نابخردانه صفویان و دولتمردان را مشاهده کرد. از آن روزگار اطلاع مستقیمى در دست است از مورخ خوش ذوق و طنز گراى به نام یعنى محمد هاشم آصف، که خود و پدرش امیر محمد حسن خان و نیایش امیر شمس الدین محمد کارخانه آقاسى «بنگرید به رستم التواریخ، ص 109» در دستگاههاى اخیر دولت صفوى دخیل و شاهد بسیارى از جریانها بوده‏اند. وى اطلاعات دقیقى درباره شاه و دربار و بزرگان عهد و مفاسد دربارى و اجتماعى و فساد متصدیان امور دینى فراهم آورده و در کتاب خود نقل کرده است. بنابر تخمینى که او زده، مجموع ثروتى که شاه سلطان حسین از میراثهاى گرانبهاى پدران و از درآمد سرشار دولت تنها در راه التذاذهاى جسمانى خرج کرده بیست کرور تومان بود «هر کرور پانصد هزار تومان و هر تومان ده هزار دینار باشد. / رستم التواریخ، ص 83». آنچه از عیش و نوش این پادشاه به وسیله مؤلف مزبور گزارش شده، شگفت انگیز و عبرت آمیز است و عجیب‏تر آن که پسر و جانشینش، شاه طهماسب دوم از آنچه بر سر پدر آمد، پند نگرفت و با ارتکاب کارهاى شرم آور قدرت از دست رفته‏اى را که به زور شمشیر نادرى باز یافته بود، یکباره از کف داد.

اما صرفنظر از پادشاهان صفوى که یکى از عیوب بزرگ آنان شرابخوارگى و عیاشى همه آنها بود، مردم ایران نیز با شیوع اسلام، یکباره از شورق دیرینه‏اى که به باده از قدیم الایام داشتند، دست نشستند و این عادت همچنان رایج بود. شاه طهماسب اول یک بار در 939 ق / 1532 م یعنى در نهمین سال سلطنت خود، توبه و شرابخوارى را منع کرد، اما بعد از عهد آن پادشاه دوباره نوشیدن آن آغاز شد و به ویژه در عهد آرامش و ثبات شاه عباس اول، شراب خانه‏ها رونق بسیار یافت.

بار دیگر شاه عباس به سال 1029 ق / 1620 م شراب خوارى را منع کرد و اوامر پادشاه به جز در فارس، در دیگر نواحى ایران به دقت اجرا شد، اما پس از هشت ماه، شاه با فرمان دیگرى، دستور پیشین خود را لغو کرد. بنا بر آنچه پى یترو دلاواله سیاح عروف ایتالیایى نقل کرده، ظاهراً فرمان منع شرب خمر موجب شد تا شراب خواران به آب کوکنار و تریاک روى آوردند، و شاه براى جلوگیرى از مفسده بزرگترى چون اعتیاد به مواد افیونى، فرمان خود را لغو کرد.

اعتیاد به مواد افیونی

اما این مفّرح افیونى که هم طبقه حاکم و هم مردم ایران از همه اقشار بدان عادت داشتند، همان است که شاه اسماعیل دوم را از پاى درآورد. درست دانسته نیست که عادت به افیون و مفرح افیونى و شربت کوکنار از چه هنگام در ایران رواج داشت؛ هر چه باشد، این بلاى خانمان سوز پیش از عهد صفوى به ایران آورده شده بود و درست از آغاز این عهد در ایران و هند رایج بود.

در آثار پزشکان و دارو شناسان اسلامى استفاده از افیون در تهیه بعضى معجونها و مفّرحها توصیه شده، اما نه به قصد نشأه و «کِیف» بلکه براى دارو و درمان، گمان مى‏رود که استعمال آن در ایجاد لذت از مرده ریگهاى دوره مغولان و مقارن همان ایامى باشد که بنگ در ایران رایج شده بود، چنانکه به کار بردن «عرق» از دوران تیموریان به بعد در ایران متداول شد و در عهد صفویان نیز به کار رفت «حافظ ابرو، ذیل ظفر نامه، طبع پراگ، ص 23». مفّرحى که از شیره کوکنار (افیون) با زعفران و دارچین و بعضى ادویه دیگر به صورتهاى مختلف تهیه مى‏شد و «تریاک» یا «مفّرح افیونى» مى‏نامیدند، از عهد شاه طهماسب به بعد در ایران به کار برده شد. غیر از این مفّرح، جوشانده‏اى نیز از کوکنار و بنگ و حشیش و بعضى ادویه هندى فراهم مى‏آمد که به «آب کوکنار» معروف بود و آن هم از عهد شاه طهماسب به کار رفت. آب کوکنار، جوشانده سکرآور وحشتناکى بود که استعمال زاید آن به مرگ منتهى مى‏شد.

ترکیب دیگرى هم از همین قبیل وجود داشت که به صورت «حَبّ» فراهم مى‏آمد؛ مانند حبّ فلونیا که ترکیبى بود از بنگ و حشیش و آن هم ایجاد سِکر شدیدى مى‏کرد و گروهى از خلق بدان معتاد بودند.

در دوران پادشاهان اخیر صفوى، مراکز مهمى از بازرگانى افیون در ایران وجود داشت که نه تنها در داخل کشور فعالیت مى‏کرد، بلکه مبداء صدور تریاک به قلمرو عثمانى از یک سو و هندوستان از سویى دیگر بود. از آن میان، دو مرکز یزد و اصفهان بیشتر از دیگر نقاط فعال بودند. استعمال افیون و بنگ و حشیش بعد از دوره صفوى، همچنان در ایران و کشورهاى مجاور ادامه یافت و پیشگیریهاى دولت ایران میان سالهاى 1300 تا 1357 ق / 1922 تا 1979 م و حتى منع کشت خشخاش به مدتى محدود، و مبارزه آشکار و پنهان با تجارت تریاک و دیگر مواد مخدر هم مانع از استفاده از این مواد و جلوگیرى از این بلیه جان شکار نشد.

مبارزه شاه عباس بزرگ با اعتیاد

در دوران صفوى، تنها پادشاهى که واقعاً با استعمال افیون و فلونیا و شربت کوکنار مخالفت صریح مى‏کرد، شاه عباس بزرگ بود. وى به قدرى از این گونه عادات و اعتیاد بى زار بود که مى‏گفت «به مردم تریاکى و بى هنر مواجب نمى‏دهم. / زندگانى شاه عباس، ج 2، ص 272».

طرفه آن که، نشانه رفاه در همان دوران شکوفایى و ثبات اقتصادى عصر، توجه عامه به تفریحات ناشى از فراغت خاطر بود که رواج افیون و کوکنار و تنباکو در پایان دوران ثبات، فراغت و رفاه را به تدریج به بیکارگى، و گریز از شور و فعالیت تبدیل کرد و قسمتى از دوران بعد از صفویه را به دوره‏اى از کرختى و سستى و بى حالى و ملال مبدل ساخت. حکومت وقت با آن که تحت ارشاد علماء و صدور مورد نظارت قاضیان و محتسبان و شحنگان هم قرار داشت، مع هذا، عام خلق را از اشتغال به امورى که محدود کردن یا سختگیرى در باب آنها ممکن بود به مفاسد شدیدترى منجر گردد، مانع نمى‏آمد. چنانکه در اغلب شهرهاى ایران، شراب خانه‏ها، به رغم منع شرعى اما با اجتناب از تظاهر و تجاهر، غالباً آزاد بود. از «اماکن» و عشرت کده‏ها هم هم که در آن ایام خرابات و بیت اللطف خوانده مى‏شد عوارض و مالیات اخذ مى‏شد و به هر حال وجود آنها در میانه یا کناره شهرها تحمل مى‏گشت.


تعداد بازدید ها: 21294


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..