صحابی بزرگ
ابی بن کعب بن قیس از صحابه بزرگ پیامبر بود. او در
بیعت عقبه دوم و
جنگ بدر و بسیاری از حوادث دیگر صدر اسلام حضور داشت. ابی بن کعب از کاتبان رسول خدا بود که بسیاری از آیات
قرآن را مکتوب کرد. او را سید القراء (آقای قاریان) میخواندند و پیامبر به او میفرمود:«علم بر تو گوارا باد، ای ابا منذر.» (کنیهاش ابامنذز بود.)
او یکی از چهار نفری است که در زمان رسول خدا کل قرآن را گرد آورد.
مورخین او را جزو راویان معتبر حدیث میدانند و بسیاری از صحابه دیگر رسول خدا از او حدیث نقل کرده اند.
در تاریخ مرگ وی اختلاف است؛ عده ای سال 20 هجری قمری در زمان خلافت
عمر و عده ای سال 30 در دوره
عثمان را سال در گذشت او میدانند.
آشنا به کتب ادیان دیگر
در میان یاران پیامبر (صلى الله علیه و آله) چهره هاى مختلفى دیده مى شد. سیاه، سفید، اشراف زاده، برده، جوان، پیر، برخى قبلاً بت پرست بوده و برخى دیگر پیرو آئین مسیحیت یا آئین یهود بودند. ولى تعداد کسانى که پیش از اسلام، از دانشمندان و علماى ادیان سابق به شمار مى رفتند کم بود یکى از این افراد ابى بن کعب نامیده مى شد. "ابى بن کعب" پیش از آن که اسلام بیاورد از "احبار" و دانشمندان یهود به شمار مى رفت و به "تورات" و "عهد عتیق" و کتب مذهبى یهودیان، کاملاً احاطه داشت و از بشارتى که در تورات درباره پیامبر اسلام وارد شده بود، آگاه بود.
همراه مصعب به مدینه
از این رو هنگامى که در نخستین مبلغ اسلام "مصعب بن عمیر" به شهر "یثرب"، در "مدینه" وارد شد و مردم را به آئین اسلام دعوت کرد، ابى با بینش کامل اسلام را پذیرفت، بى آنکه تا آن هنگام خود پیامبر (صلى الله علیه و آله) را دیده باشد. او نخستین فردى بود از انصار که وحى الهى را نوشت و در ردیف نویسندگان مشهور وحى قرار گرفت و تا هنگامى که قرآن باقى است نام او نیز پاینده خواهد بود زیرا او استاد بزرگ علم قرائت قرآن بود.
قاری مسلم قرآن
پیامبر (صلى الله علیه و آله) از جانب خدا فرمان یافت که ابى را با قرائت صحیح قرآن آشنا سازد تا حدى که عمر در این باره چنین گفت: على در قضاوت و فصل خصومت، و ابى در قرائت قرآن از همه استادترند. ابى بن کعب به عنوان کسى که قرائت صحیح قرآن را از زبان پیامبر (صلى الله علیه و آله) شنیده بود، همواره مراقب بود کوچکترین تغییرى در کیفیت قرائت قرآن (که طبعاً گاهى موجب تغییر معنى مى شود) رخ ندهد و احیاناً کسانى که مقاصد مادى یا سیاسى خود را زیر پوشش اسلام جستجو مى کنند، دست خیانت به سوى قرآن دراز بنمایند تا قرآن از هر گونه تحریف و تغییر احتمالى محفوظ بماند.
فهم دقیق از قرآن
ابى بن کعب نه تنها در قرائت صحیح قرآن، استادى مسلم بود، بلکه در درک و مهم مفاهیم بلند و عمیق قرآن نیز، از ذهن روشن و فکر باز، بهره فراوان داشت نا گفته پیداست که فهم حقایق قرآن و مراتب فصاحت و بلاغت این کتاب آسمان، ذوق خاصى لازم دارد، البته هر کس که با لغات و قواعد زبان عربى آشنائى داشتند باشد مى تواند معانى ظاهرى قرآن را بفهمد ابى بن کعب از کسانى بود که از این فراست برخوردار بود و آیات قرآن را به دقت مطالعه و بررسى مى کرد او پیوسته در زندگى از قرآن مجید الهام مى گرفت و به مسلمانان دیگر نیز گوشزد مى کرد،
یک نصیحت
روزى شخصى از او درخواست پندى کرد، ابى گفت:
کتاب خدا قرآن را راهنما و سرمشق و داور خود قرار بده زیرا قرآن زیرا قرآن یادگار پیامبر (صلى الله علیه و آله) است، قرآن شاهدى است که از تهمت دور است، وضع مسلمانان و امت هاى گذشته در آن بیان شده، احکام و راه و رسم زندگى مسلمانان منعکس گشته است قرآن از آینده مسلمانان کنونى و آیندگان خبر داده است. ابى بن کعب مى گفت شخص با ایمان اگر گرفتار شود، صبر مى کند اگر نعمتى به او برسد شکر مى کند، اگر سخنى بگوید راست مى گوید و اگر حکمى صادر کند حکم او عادلانه است. از سخنان دیگر او: هر کس عمل نا مشروعى را به خاطر خدا رهاکند خداوند عوضى بهتر از آن را از جائى که هیچ گمان نمى رود به او مى دهد.
پس از رحلت
پس از رحلت پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) و بعد از جریان "سقیفه" و خلافت ابوبکر شکاف عمیقى در جامعه اسلامى به وجود آمد ابى بن کعب که شاهد انحراف مردم از قطب اصلى رهبرى حضرت على (علیه السلام) بود و از این موضوع رنج مى برد مى گفت: روزى که پیامبر (صلى الله علیه و آله) زنده بود، همه متوجه یک نقطه بودند، ولى پس از وفات پیامبر (صلى الله علیه و آله) صورتها به چپ و راست منحرف گردید. او هرگز با ابوبکر بیعت نکرد و شوراى به اصطلاح سقیفه را بى ارزش خواند. و در جریان استیضاح ابوبکر توسط دوازده نفر از مسلمانان که در پاى منبر ابوبکر صورت گرفت ابى بن کعب که یکى از آنان بود خطاب به وى چنین گفت. "ابوبکر حقى را که خدا آن را به دیگرى داده انکار مکن نخستین کسى مباش که با فرمایش پیامبر (صلى الله علیه و آله) در مورد جانشین و برگزیده او مخالفت نموده: از اجراى فرمان حضرت جلوگیرى کند. دست از گمراهى بکش و حق را به صاحبش واگذار تا اعمالت تباه نشود از عاقبت گناهى که مرتکب شده اى بترس و در پیشگاه الهى توبه کن و منصبى را که به تو نمى رسد به خود اختصاص مده تا آثار شوم عمل ناروایت گریبان گرت نشود. یقین بدان که به زودى از این جهان رخت بر خواهى بست و با پرونده سیاه به پیشگاه الهى خواهى شتافت. ابى بن کعب مى دانست که اشغال منصب بزرگ و پر مسئولیت خلافت اسلامى، توسط افراد فاقد شایستگى و صلاحیت، چه عواقبى وخیم در جامعه اسلامى به دنبال دارد از این رو در هر فرصتى به سران آن روز مسلمانان هشدار مى داد و با صراحت کامل از روش آنها انتقاد مى کرد.
وضع حکومت عثمان و وفات وی
روزى از وضع حکومت عثمانى از او سؤال کردند گفت سران این امت گمراه شدند و آخرتشان تباه شد، ولى من دلم به حال آنها نمى سوزد بلکه به حال مسلمانانى مى سوزد که به دست آنان گمراه گشتند آن گاه افزود "اگر تا روز جمعه زنده ماندم، پرده ها را کنار زده حقایق را بیان خود هم کرد. خواه مرا بکشند، خواه زنده بمانم ولى افسوس که عمر او وفا نکرد و روز پنجشنبه همان هفته جهان را بدرود گفت. آرى او پس از یک عمر مجاهدت در راه خدا در سال 30 یا 32 هجرى قمرى در زمان خلافت عثمان، دیده از جهان فرو بست و مرغ روحش به سوى فردوس برین بال و پر گشود!
منابع