آزادی هر فردی مطلقا محترم است و باید محفوظ بماند , مگر آنجا که مزاحم آزادی دیگران باشد .
سعادت بشر در گرو پرورش استعدادهائی است که در نهاد دارد , خودپرستیها و ناراحتیهای روحی , ناشی از آشفتگی غرائز , و بالاخص غریزه جنسی است , و آشفتگی غرائز از عدم ارضاء و اشباع آنها ناشی می گردد .
آتش میل و رغبت بشر , در اثر منع و محدودیت , فزونی می گیرد , و مشتعل تر می گردد و در اثر ارضاء و اشباع کاهش می یابد و آرام می گیرد , برای انصراف بشر از توجه دائم به امور جنسی و جلوگیری از عوارض ناشی از آن , راه صحیح این است که هر گونه قید و ممنوعیتی را در این راه از جلو پایش برداریم .
طرفداران آزادی جنسى از آن جهت به این اصل آزادی تکیه کرده اند که به گمان آنها این سلسله مسائل فاقد جنبه اجتماعى مى باشد، زیرا به عقیده آنها آزادی جنسى یک فرد به حقوق دیگران ضربه نمى زند .بر خلاف تصور بسیارى از فلاسفه غرب آن چیزى که مبنا و اساس حق و آزادی و لزوم رعایت و احترام آن مى گردد ، میل و هوى و اراده فرد نیست , بلکه استعدادى است که آفرینش براى سیر مدارج ترقى و تکامل به وى داده است , اراده بشر تا آنجا محترم است که با استعدادهاى عالى و مقدسى که در نهاد بشر است هماهنگ باشد و او را به ترقى و تعالى بکشاند , اما آنجا که بشر را به سوى فنا و نیستى سوق مى دهد و استعدادهاى نهانى را به هدر مى دهد احترامى نمى تواند داشته باشد . اسلام ، آزادی جنسى رایج در غرب را مردود می شمارد و آن را نفی می کند .
مرحوم استاد شهید مطهرى در نقد آزادی جنسى غرب و در رد نظریات دانشمندان غربی مى فرماید : امیال انسان اشباع ناپذیراست ، اشتباه فروید و امثال او در این است که پنداشته اند تنها راه آرام کردن غرائز , ارضاء و اشباع بى حد و حصر آنها است. اینها فقط متوجه محدودیتها و ممنوعیتها و عواقب سوء آنها شده اند و مدعى هستند که قید و ممنوعیت , غریزه را عاصى و منحرف و سرکش و نا آرام مى سازد .طرحشان این است که براى ایجاد آرامش این غریزه , باید به آن آزادی مطلق داد اینها توجه نکرده اند ، همانطور که محدودیت و ممنوعیت , غریزه را سرکوب و تولید عقده مى کند , رها کردن و تسلیم شدن و در معرض تحریکات و تهییجات در آوردن آنرا دیوانه مى سازد , و چون این امکان وجود ندارد که هر خواسته اى براى هر فردى برآورده شود , بلکه امکان ندارد همه خواسته هاى بى پایان یک فرد برآورده شود غریزه بدتر سرکوب مى شود و عقده روحى به وجود مى آید .
به عقیده ما براى آرامش غریزه دو چیز لازم است : یکى ارضاء غریزه در حد حاجت طبیعى , و دیگر جلوگیرى از تهییج و تحریک آن . انسان از لحاظ حوائج طبیعى مانند چاه نفت است که تراکم و تجمع گازهاى داخلى آن , خطر انفجار را به وجود مىآورد . در این صورت باید گاز آن را خارج کرد و به آتش داد ولى این آتش را هرگز باز طعمه زیاد نمى توان سیر کرد . اینکه اجتماع به وسائل مختلف سمعى و بصرى و لمسى موجبات هیجان غریزه را فراهم کند و آنگاه بخواهد با ارضاء , غریزه دیوانه شده را آرام کند میسر نخواهد شد . هرگز بدین وسیله نمى توان آرامش و رضایت ایجاد کرد , بلکه بر اضطراب و تلاطم و نارضائى غریزه با هزاران عوارض روانى و جنایات ناشى از آن , افزوده مى شود . تحریک و تهییج بى حساب غریزه جنسى عوارض وخیم دیگرى نظیر بلوغهاى زودرس و پیرى و فرسودگى نیز دارد .
سپس بیان می کند: ما انکار نمى کنیم که دسترسى نداشتن به زن موجب انحراف مى شود و باید شرائط ازدواج قانونى را سهل کرد , ولى بدون شک آن مقدار که تبرج و خودنمائى زن در اجتماع و معاشرتهاى آزاد سبب انحراف جنسى مى شود به مراتب بیشتر از آن است که محرومیت و دست نارسى سبب مى گردد .اگر در مشرق زمین محرومیتها باعث انحراف جنسى و همجنس بازى شده است , در اروپاشهوت رانیهاى زیاد باعث این انحراف گشته است , تا آنجا که در بعضى کشورها رسمى و قانونى شد مانند کشور انگلستان .در شرق هم , محرومین آن قدر سبب رواج انحراف جنسى نبودند که صاحبان حرم سراها بودند , و به اصطلاح اعراب , این انحراف از طریق ملوک و سلاطین آغاز شده است .
منابع
آلبرت کامو،جهانى که من مى شناسم، ص 65 - 64
استاد مطهری ، اخلاق جنسى دراسلام وجهان غرب
همو، مسأله حجاب
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد